روتیتر:من نمی بینم اما حس میکنم؛ حس میکنم لطافت باران را، نازکی گلی لطیف را. حس میکنم رطوبتِ اشک را بر گونههای مادر و حس میکنم دستهای پینه بسته پدر را.
به گزارش روتیتر: من یک روشن دل هستم. یعنی جهانی پر از تاریکی در مقابل، کنار و پشت سر. من چیزی نمی بینم؛ نه روشنایی روز، نه جلوه مهتاب، نه غمِ پدر و نه اشکهای مادر را.
من نمی بینم اما حس میکنم؛ حس میکنم لطافت باران را، نازکی گلی لطیف را. حس میکنم رطوبتِ اشک را بر گونههای مادر و حس میکنم دستهای پینه بسته پدر را.
من حس میکنم تمام زشتیها و زیباییها را و میشنوم با تمام وجود. با تمام وجود حس و با تمام وجود لمس میکنم. و تو چه میدانی چه تفاوتی است بین دیدن و حس کردن. تفاوت محسوسی است بین دیدن و شنیدن از عمقِ وجود.
و تو چه میدانی چه تفاوت شگفتی است بین دیدن و لمس کردن. و در این میان تو تنها به زیبایی رنگهایی که میبینی شاد و خوشحالی و من به خاطر قدرت حس کردن، لمس کردن و شنیدن و …