نظر یک تاریخدان درباره آیین چهارشنبهسوری در تاریخ ایران باستان

روتیتر:ایرانیها مانند سایر ملل، دارای آداب و رسوم و ســـنـــتهـــای خــــاص خـود هستند، همچنین سالیان سال است که از «چهارشنبهسوری» بهعنوان یکی از آیینها و رسوم ایران باستان نام برده میشود و ایرانیها هم درشب چهارشنبه آخر سال جشن میگیرند.
به گزارش روتیتر: ایرانیها مانند سایر ملل، دارای آداب و رسوم و ســـنـــتهـــای خــــاص خـود هستند، همچنین سالیان سال است که از «چهارشنبهسوری» بهعنوان یکی از آیینها و رسوم ایران باستان نام برده میشود و ایرانیها هم درشب چهارشنبه آخر سال جشن میگیرند.
مردم در روزهای آخر سال با توجه به اعتقادهایی که داشتند چرک و آلودگی سال کهنه را از بین میبردند و چون آتش را مظهر و عامل پاکی میدانستند، برخی وسایل را که قابل ضدعفونی کردن نبود، آتش میزدند.
میتوان گفت رسم «چهارشنبه سوری» تا حدودی از این رفتار سرچشمه میگیرد ولی اینکه آیا چهارشنبهسوری یک آیین و سنت قدیمی ایران باستان است یا خیر، جای بحث دارد.
چهارشنبه سوری آیین باستانی ایران نیست
محمدحسین رجبیدوانی، استاد دانشگاه در رشته تاریخ و تمدن اسلامی در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به اعتقادات و آیینهای ایرانیان پیش از اسلام اظهار کرد: «با توجه به مطالعاتی که در این زمینه داشتم باید بگویم که«آتش» برای ایرانیان پیش از اسلام قداست داشته است و از هرگونه آلوده کردن عناصری مانند آب، آتش و خاک دوری میکردند.»
وی افزود: «اینکه بخواهیم تصور کنیم آنها آتش روشن میکردند و به آن بیاحترامی میکردند(از روی آن پریدن) یا اینکه هنگام پریدن از روی آتش بگویند «زردی من از تو، سرخی تو از من» بعید است و این رفتارها جزء بیاحترامی به مقدسات آنها محسوب میشد.»
این مورخنویس و پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به اینکه برخی میگویند «چهارشنبه سوری» یک سنت ملی و باستانی است، گفت: «عدهای میگویند که «چهارشنبه سوری» یک سنت ملی و باستانی است، وقتی ایرانیان پیش از اسلام چنین سنتی نداشتهاند، چگونه میتوان گفت سنت باستانی؟! این حرفها قطعا دروغ محض و تحریف تاریخ است.»
رجبیدوانی خاطرنشان کرد: «ایرانیها قبل از اسلام برای روزهای هفته اسم نداشتند، پس از این لحاظ هم نمیتوان گفت که «چهارشنبه سوری» سنت باستانی است، چراکه اصلا روزی به نام چهارشنبه نداشتند که بخواهند در آن آتش روشن کنند.»
وی با اشاره به آتش روشن کردن ایرانیان روی بام خانههایشان گفت: «ایرانیان بعد از اسلام در روزهای پایانی سال روی بام خانههایشان آتش روشن میکردند و با این کار رفتن سرما و آمدن گرما را جشن میگرفتند ولی باز هم آنها از روی آتش نمیپریدند و برخی رفتارهایی که امروزه در مراسم «چهارشنبه سوری» میبینیم را انجام نمیدادند.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «این سنتهایی که امروزه در جشن «چهارشنبه سوری» برگزار میشود کاملا خلاف با قوانین شرعی و اخلاقی است و هیچ توجیه تاریخی یا آیینی ندارد.»
رجبیدوانی با اشاره به سنتهایی که در گذشته در تاریخ ایران بوده و «چهارشنبه سوری» جای آنها را گرفته است، گفت: «بعد از اسلام سنتهایی مانند «قاشق زنی» و «آجیل خوردن» در روزهای پایانی سال بین مردم رواج یافت که البته نمیتوان گفت تمام مردم این برنامهها را داشتند و تعدادی از آنها که این جشنها را برگزار میکردند به هیچ عنوان آتشسوزی و این رفتارهایی که امروزه مُد شده است را نداشتهاند.»
این مورخدان و پژوهشگر تاریخ اسلام بیان کرد: «حتی ما در غرب هم چنین جشنهایی که موجب آزار و اذیت اطرافیان باشد را نمیبینیم، آنها در جشنهایشان نورافشانی و برنامههایی از این قبیل دارند، نه اینکه موادمنفجره را در کوچه و خیابانها بترکانند و سبب رعب و وحشت مردم شوند.»
رجبیدوانی با اشاره به تحریفهایی که از زمان رضاخان در تاریخ باستانی ایران رواج یافت، گفت: «از زمان رضاخان به بعد برای دهنکجی به ارزشهای اسلامی یکسری باستانگراییهای افراطی در بین مردم رواج یافت و آیین و رسومهای جدید و به اصطلاح من درآوردی را در جامعه اجرا کردند.»
وی در پایان تاکید کرد: «در زمان شاه و قبل از انقلاب، خاندان پهلوی که به اشرافیگری هم شهرت داشتند این روز را با روشن کردن آتش و جمع شدن دور آن جشن میگرفتند و بهعنوان مثال نخستوزیر وقت(هویدا) از روی آتش میپرید که البته این کار هم یک جور بدعت در آیین باستانی ایران بود.»
چهارشنبه سوریهای غربی
همانطور که در بالا پرداختیم «چهارشنبه سوری» نهتنها سنت و آیین باستانی ایرانیان نبوده است بلکه عدهای با تحریف سبک و هدف اصلی(جمع شدن خانوادهها در کنار هم در آخرین چهارشنبه سال و جشن و شادی) این مراسم، جشن «چهارشنبه سوری» را تحریف و کاملا به سبک غربی برگزار میکنند.»
در حالی که به روز برگزاری چهارشنبه سوری نزدیک میشدیم تعداد دعوتنامههای میهمانیهای مجردی و دورهمیهای غیرشرعی و عرفی در فضای مجازی و حقیقی بیشتر میشود.
جوانان به دور از خانواده و با برگزاری میهمانیهایی که به آن «پارتی آخر سال» میگویند حتی در برگزاری این آیین نوظهور در تاریخ ایران باستان هم استوار نیستند و گویی تنها به دنبال بهانهای برای دورهمیهای مجردانه هستند.
همچنین مواد محترقهای که هر سال پیشرفتهتر و پر سروصداتر از سال گذشته میشوند، شادی این جشن را به غم و در برخی موارد به عزا تبدیل میکنند. نه اسلام و نه جمهوری اسلامی با شادی و برگزاری جشنهایی که سبب ایجاد روحیه و شادابی در جامعه میشوند مخالف نیستند اما بیاطلاعی متولیان فرهنگی از تاریخ ایران و همچنین عدم وجود برنامه و جانمایی برای برگزاری چنین جشنهایی سبب میشود تا غربیها از این خلأ سوءاستفاده کنند و جوانان را به بهانه شادی و برپایی جشن به میهمانیهای مختلف کشانده و هم وقت و هم عمرشان را تباه کنند، چراکه در چنین جشنهایی انواع و اقسام رفتارهای پرخطر اجتماعی به دور از نظارت خانواده برگزار میشود؛ چه بهتر که متولیان فرهنگی جامعه برای چنین جشنهایی هرچند بدون پایه و اساس باستانی در ایران، برنامههایی داشته باشند که برای آحاد جامعه جذابیت داشته باشد.