بازدید از مراکز نظامى ایران

روتیتر: سناریوى آمریکا در قبال ایران ۴ فاز داشته است: تعلیق هستهاى، محدودیت موشکى، عدم همراهى با مقاومت و در نهایت عدم دشمنى با رژیم صهیونیستى. آمریکا تصور مىکند با برجام به اولى دست یافته و با ادعاى بازرسى آژانس فاز دوم را در پیش در پیش گرفته است.
به گزارش روتیتر ، طى هفتههاى اخیر، تحولات تازهاى در زمینه توافق هستهاى میان ایران و اعضاى ۱+۵ به وقوع پیوست. سفر نیکى هیلى به وین و دیدار وى با آمانو، تأیید دوباره پایبندى جمهورى اسلامى ایران به برجام توسط آژانس، چالش بر سر بازرسى آژانس از اماکن نظامى ایران، ارائه طرح جان بولتون براى خروج آمریکا از برجام و واکنش مقامات وزارت امورخارجه کشورمان نسبت به این طرح و مواردى از این قبیل، نشان مىدهد که تحرکات هدفمندى از سوى ایالات متحده آمریکا در مواجهه با توافق هستهاى آغاز شده است.
همچنین نیکى هیلى سفیر آمریکا در سازمان ملل که در روزهاى گذشته به اتریش سفر کرده بود تا در وین با مقامات آژانس بینالمللى انرژى اتمى دیدار و گفتوگو کند، درباره هدف این سفر که نام آنرا «ماموریت حقیقتیاب» (؟!) گذاشته است در مصاحبهاى ادعا کرده؛ «اگر شما به رفتار گذشته ایرانىها نگاه کنید، چیزى که شما دیدهاید این است که فعالیتهاى مخفیانهاى در اماکن نظامى، در دانشگاهها و اماکن شبیه آن وجود داشته است. تاکنون مسائلى در آن اماکن وجود داشته است، بنابراین آیا آژانس بینالمللى انرژى اتمى براى اطمینان از اینکه آن مسائل دیگر وجود ندارند، این اماکن را مد نظر قرار دادهاند؟ آنها اکنون این اختیار را دارند که اماکن نظامى را بازرسى کنند. آنها این اختیار را دارند که اکنون از هر مکان مشکوکى بازرسى کنند. آیا آنها این اقدامات را انجام مىدهند؟»
این مواضع شیطانى و باج خواهانه مقامات آمریکایى نشان مىدهد که آنان بهدنبال اهداف دیگرى همچون:
۱٫ معرفى کردن ایران بهعنوان تهدیدى براى صلح، ثبات و امنیت فضاى بینالملل
۲٫ تفسیر یکجانبه از متن برجام که عبارات آن عمدتاً دو و چندپهلو است
۳٫ توسعه تحریمهاى غیرهستهاى (حقوق بشرى تررویسم) و حفظ سایه تحریم بر سر ایران
۴٫ معرفى کردن ایران بهعنوان ناقض روح برجام
۵٫ تحمیل «مذاکرات مجدد برجامى» به ایران
۶٫ بازگشایى مجدد پرونده PMD (بازرسى از مراکز نظامى ایران) هستند.
صحبتهاى اخیر نماینده آمریکا در سازمان ملل برگ دیگرى از صفحه آمریکاشناسى را رقم زد. نیکى هیلى در اظهاراتى گفته است: «آژانس با همه محاسنى که دارد تنها تا جایى که امکان بازرسى داشته باشد، خوب عمل مىکند. ایران اعلام کرده اجازه دسترسى به مراکز نظامى را نمىدهد ولى برجام تفاوتى بین مراکز نظامى و غیرنظامى قائل نشده است. من به آژانس اعتماد دارم اما آنها با کشورى سروکار دارند که سابقه آشکارى در دروغگویى و دنبال کردن مخفیانه برنامههاى هستهاى دارد. ما آژانس را ترغیب مىکنیم براى راستى آزمایى پایبندى ایران از تمامى اختیاراتش استفاده کند و تمامى زوایاى ممکن را مورد بررسى قرار دهد. در این فرایند از آژانس حمایت مىکنیم.»
سى انبى سى در گزارشى از قول «جان گلاسر» مدیر بخش مطالعات سیاست خارجى مؤسسه کیتو مىگوید: «نشانههایى قوى» مبنى بر این وجود دارد که دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بهدنبال «عدمتأیید» پایبندى ایران به توافق هستهاى است. ترامپ نشانههاى قدرتمندى ارائه داده که نمىخواهد پایبندى ایران به توافق هستهاى را مجدداً تأیید کند.
این نوع رفتارها در حالى صورتگرفته که چند نکته مهم در باب آن قابل توجه است. پیش از هر چیز باید به این امر توجه داشت که سفر هیلى به وین نوعى فرار به جلوى آمریکا براى پنهانسازى نقض برجام و عدم اجراى تعهداتش است چراکه جهانیان آمریکا را ناقض و ایران را پایبند برجام مىدانند.
سناریوى آمریکا در قبال ایران ۴ فاز داشته است: تعیلق هستهاى، محدودیت موشکى، عدم همراهى با مقاومت و در نهایت عدم دشمنى با رژیم صهیونیستى.
آمریکا تصور مىکند با برجام به اولى دست یافته و حال با فشار بر عرصه نظامى با ادعاى بازرسى آژانس فاز دوم را در پیش گرفته که تحقق آن عملا تحقق بخش ۳ و چهار است.
نکته دیگر آنکه اگر بازرسى اعتبار آژانس است چرا آژانس از تاسیسات هستهاى آمریکا و رژیم صهیونیستى بازدید نمى کند؟ اعتبار آژانس بر آن است که در برابر زیادهخواهى آمریکا ایستاده و استقلال آژانس را حفظ کند. در این میان باید توجه داشت که آژانس صرفا صلاحیت در حوزه هستهاى دارد و ورود به مراکز نظامى هرگز در اختیارات آژانس و هیچ نهاد دیگرى نیست لذا ادعاهاى آمریکا اقدامى غیر قابل توجیه است.
در همین حال آژانس همواره بر پایبندى ایران به تعهداتش اذعان کرده لذا درخواست هیلى امرى خلاف واقع و غیر قابل پذیرش است. نکته دیگر تأثیر بحرانهاى داخلى آمریکا بر اقدامات ضد ایرانى آمریکاست. ترامپ با هوچى گرى علیه ایران سعى در انحراف افکار عمومى از بحرانهاى داخلى دارد در حالى که این بحرانها چنان است که نمىتواند بحرانهاى داخلى و شکست بیرونى خود را پنهان سازد. استعفاهاى پىدرپى و بحران در کابینه و اعتراضهاى مردمى به سیاستهاى ترامپ تنها بخش کوچکى از بحران آمریکاست که شکست در برابر کره شمالى و تحولات غرب آسیا را نیز باید به آن افزود. نکته دیگر آنکه با توجه به سفر مشاور ترامپ به سرزمینهاى اشغالى، اقدام هیلى را مىتوان ادامه خوش خدمتى براى صهیونیستها دانست بهویژه که نتانیاهو در سفر به روسیه نتوانست مسکو را علیه ایران تحریک کند.
بسیارى بر این امر نیز تأکید دارند که آمریکا با طرح نظارت بر تاسیسات نظامى ایران بهدنبال جاسوسى از این مراکز و تقویت اطلاعات خود علیه ایران است که جهت اجراى گزینه نظامى صورت مىگیرد.
البته تأثیر شرایط درونى ایران و متاسفانه مواضع برخى مسؤولان که کلامشان نشان دادن ویرانهاى از ایران و نیاز به خارج مىباشد را نباید در رفتار آمریکابىتأثیر دانست. افزایش تحریمها و همزمان بیان درخواستهاى زیادهخواهانه برگرفته از تصور آمریکا از چالشهاى اقتصادى ایران است که گمان مىکند با این حربه مىتواند به امتیازگیرى از ایران بپردازد که راهکار مقابله با این وضعیت تکیه بر داشتههاى درونى و عدم وابستگى به برجام و خارج است. همزمان آمریکا بهدنبال ایجاد شکاف در میان نظامیان و حتى به زعم خود شکاف میان دولت و نظامیان است.آمریکا با معرفى ساختار نظامى ایران بهعنوان عوامل تحریمها سعى دارد مردم را در برابر سپاه قرار دهد.
مشغولسازى سپاه به حفظ خود و مقابله با تهدیدات علیه سپاه به جاى نقش آفرینى در امنیت منطقه از اهداف آمریکاست. زنجیره تحریمها و تهدیدات علیه سپاه و نیز فضاى روانى و رسانهاى علیه آن در راستاى سناریوى گرفتار شدن در درون براى نپرداختن به بیرون است تا ماهیت انقلابى آن گرفته شود. عین این رفتار در قبال دولت و نظام ایران نیز در حال اجراست بگونهاى که زنجیرهاى از چالشهاى اجتماعى، اقتصادى، حقوق بشرى و جهانى پیش روى ایران قرار داده مىشود تا با مشغول شدن به آن هم توانش کاسته شود هم فرصت پبشرفت و همچنین حضور در معادلات منطقه را نداشته باشد. سناریوى حفظ وضع موجود به جاى انقلابى گرى هدف این سیاست است که علیه سپاه و نظام اسلامى در حال شکلگیرى است.
همانگونه که بارها اعلام شده است، دولت دونالد ترامپ با تشکیل کمیتهاى ویژه متشکل از حقوقدانان و سیاستمداران آمریکایى در صدد ابطال توافق هستهاى با ایران است. با این حال رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بهخوبى مىداند که خروج از برجام براى واشنگتن هزینههایى در بر دارد. ازاینرو ترامپ در صدد است با طرح مباحثى مانند بازرسى از اماکن نظامى ایران و اعلام عدم پایبندى ایران نسبت به توافق هسته اى، هزینه خروج از برجام را متوجه ایران کند. سفر نیکى هیلى به وین و دیدار وى با آمانو نیز در همین راستا قابل تحلیل است. هر اندازه به ماه اکتبر (آبان) نزدیک تر مىشویم، رویکرد تقابلى ترامپ و همراهانش با برجام جدى تر مىشود.
منابع خبرى در ایالات متحده آمریکا گزارش دادهاند که ترامپ قصد دارد در گزارش ماه اکتبر خود به کنگره، مدعى عدم پایبندى ایران به برجام شود. ترامپ در حال فراهم آوردن زمینههاى لازم براى اعلام و اثبات این ادعاست. این در حالیست که وى در این خصوص تاکنون ناکام مانده است. کنار گذاشتن رکس تیلرسون وزیر امور خارجهاش از کمیته بررسى برجام نشان مىدهد که ترامپ حتى در این مسیر نتوانسته است اعضاى دولت خود را اقناع کند.
طرح دوباره موضوع بازرسى از اماکن نظامى ایران، آن هم دو سال پس از امضاى توافق هستهاى نشان مىدهد که ایالات متحده آمریکا، این موضوع را پاشنه آشیل برجام تلقى مىکند.
بدیهى است که نه تنها جمهورى اسلامى ایران، بلکه هیچ کشور دیگرى در دنیا اجازه دسترسى بیگانگان به اسرار نظامى خود را نمىدهد. این قاعدهاى پذیرفته شده در نظام بینالملل محسوب مىشود. در دوران مذاکرات هسته اى، کشورهایى مانند آمریکا، انگلیس و فرانسه اصرار داشتند که بازرسان آژانس باید در «هر زمان» به «هر مکان» در ایران دسترسى داشته باشند و در این خصوص تفاوتى میان اماکن نظامى و غیر نظامى وجود ندارد. اساسا یکى از دلایل تاخیر در رسیدن به توافق هستهاى و تمدید چند باره مذاکرات، همین مسأله بود. با این حال مواضع قاطعانه رهبر معظم انقلاب در این خصوص سبب شد تا غرب نسبت به چنین خواسته نامعقولى عقب نشینى کند.
* روح برجام با تفسیر آمریکا
از سوى دیگر، در تمامى گزارشهایى که طى این مدت از سوى آژانس بینالمللى انرژى هستهاى منتشر شده، آژانس پایبندى ایران به برجام را مورد تأیید قرار داده است اما آمریکایىها براى فرار از عمل به تعهداتشان به هزینه ایران، مدعى هستند که ایران باید علاوه بر عمل به متن برجام و آن سطور نوشته شده، به روح برجام و آن سطور نانوشته هم پایبند باشد.
اکنون در ادبیات آمریکایىها، سخن از پایبند نبودن ایران به روح برجام، در حال تکرار شدن است. آمریکایىها با تکرار این موضوع در رسانهها، بهدنبال پیادهسازى نقشههاى شیطانى خود هستند. پنجشنبه گذشته آقاى ترامپ در گفتوگو با رسانهها از محل باشگاه گلف خود در ایالت نیوجرسى، در پاسخ به سؤال یکى از خبرنگاران درباره پایبندى ایران به برجام گفت: «من فکر نمىکنم ایران پایبند باشد.همانطور که مىدانید، من نامه شدیداللحنى به کنگره نوشتم.من شخصاً فکر نمىکنم آنان پایبند باشند.» آقاى ترامپ در ادامه مىگوید: «من گمان نمىکنم که آنها در حال عمل به روح برجام باشند.» در این مصاحبه، آقاى ترامپ چند بار پایبند نبودن ایران به روح برجام را، تکرار میکند، نکته بسیار قابل توجه اینکه، بلافاصله بعد از این مصاحبه و تأکید ترامپ بر پایبند نبودن ایران به روح برجام، یک شبکه خبرى صهیونیستى اعلام کرد، وى اکتبر از این توافق خارج خواهد شد.
اکنون سؤال دیگرى مطرح مىشود و آن اینکه روح برجام چیست و داراى چه مختصات و شاخصهایى مىباشد؟ ایران اگر بخواهد از نظر آمریکایىها به روح برجام عمل کند، چه کارهایى را باید انجام دهد تا آنها راضى شوند؟ کلمه روح برجام و ضرورت عمل به روح توافق از سوى ایران، براى نخستین بار از سوى اوباما رئیسجمهور سابق ایالات متحده مطرح شد.
در واقع آقاى اوباما بهعنوان رئیسجمهور آمریکا و کسىکه دولتش توافق هستهاى با جمهورى اسلامى را امضا کرد، سخن از «روح برجام» به میان آورد. معناى این سخن و اشاره به سابقه موضوع، آن است که آمریکایىها از ابتداى ورود به مذاکرات هستهاى، «روح برجام» را در آستین داشته، منتظر زمان لازم براى رونمایى از آن بودند. به عبارت دیگر، دولت اوباما هم قصد نداشت با تکیه بر همین عنوان و استدلال که ایران به روح برجام عمل نمىکند، به تعهدات خود عمل نماید. بنابراین اگر به جاى آقاى ترامپ و جمهوریخواهان، خانم هیلارى کلینتون و دموکراتها در ادامه آقاى اوباما به کاخ سفید ورود پیدا مىکردند، باز هم جمهورى اسلامى به پایبند نبودن به روح برجام متهم بود.
براى فهم «روح برجام» از نظر آمریکایىها و دستیابى به مختصات آن، باید به تفسیر آقاى اوباما که این واژه را براى اولین بار طرح کرد توجه نماییم. آقاى اوباما در کنفرانس خبرى نشست هستهاى در واشنگتن در فروردین سال ۱۳۹۵، با صراحت روح برجام را به «تغییر رفتار ایران» تفسیر کرد! رئیسجمهور سابق آمریکا در آن نشست خبرى، اعلام داشت که اگر ایران مىخواهد از امتیازات اقتصادى برجام برخوردار باشد، باید به روح توافق هستهاى پایبند باشد. او اعلام کرد، روح توافق هستهاى، یعنى تغییر رفتار ایران در برنامه هستهاى، برنامه موشکى، مسائل نظامى و منطقه! تأمل و دقت در کلیدواژهها و کلمات آقاى اوباما، نشان مىدهد که سخن حضرت امام (ره) در به کار بردن کلمه «شیطان بزرگ» براى آمریکا، چقدر حکیمانه، دوراندیشانه و منطبق با واقعیت است.
بنابراین، مختصات روح برجام از نظر آمریکایىها، دست کشیدن ملت ایران و نظام اسلامى، از هویت اسلامى، انقلابى و ملى خویش است؛ هویتى که با انقلاب اسلامى پدید آمد و شکل گرفت، هویتى که به سلطه غرب و خصوصاً به سلطه آمریکا در ایران پایان داد، هویتى که اکنون مانع اصلى سر راه آمریکایىها براى بازگرداندن سلطه خود به ایران محسوب مىشود. بنابراین روح برجام از نظر آمریکایىها، یعنى تغییر رفتارى که منتهى به تغییر هویت ملت ایران شود.
آمریکایىها، تنها راه بازگشت سلطه خود به ایران و منطقه را، در ایجاد همین تغییر رفتار و تغییر هویت ملت ایران میبینند. بر مبناى همین شناخت صحیح از آمریکا بود که رهبر فرزانه انقلاب اسلامى، طى سالهاى اخیر بارها و بارها بر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا تصریح و تأکید داشتند.
معظمله بارها تصریح فرمودند که آمریکایىها از طریق مذاکره بهدنبال تحمیل خود به ملت ایران و بازگرداندن سلطه خود به منطقه هستند. بنابراین باید در قبال حیله و مکر آمریکایىها هوشیار بود و برجام را بهعنوان یک تجربه پرهزینه براى ایران، بهعنوان یکى از منابع آمریکاشناسى مورد توجه قرار داد؛ منبعى که یک سند زنده براى نشان دادن غیرقابل اعتماد بودن آمریکایىها در هر زمینهاى مىباشد. برجام نشان مىدهد که آمریکایىها چگونه از عمل به تعهداتشان فرار کرده و حقوق یک ملت پایبند به تعهداتش را زیر پا مىگذارند.
* اهداف منطقهاى آمریکا
در حوزه منطقهاى نیز آمریکا اهدافى را دنبال مىکند. آمریکا که شکستهاى سنگینى در عراق، سوریه و لبنان متحمل شده با جوسازى و زیادهخواهى نظامى سعى در امتیازگیرى از ایران در منطقه را دارد اما تهران تسلیم این باجخواهى نمى شود. در همین راستا با توجه به رویکرد سعودى براى خروج از بحرانهاى منطقه و رسیدن به داخل و پادشاهى بن سلمان این سناریو مطرح است که آمریکا با تشدید فشارها بر ایران بهدنبال سوق دادن ایران به کوتاه آمدن در برابر خواستههاى سعودى در منطقه بهویژه در یمن باشد چنانکه زمزمههاى تقلاى خروج آبرومندانه سعودى از یمن به گوش مىرسد.
همچنین اعلام موضع مقامات فرانسوى در خصوص تکمیل توافق هسته اى، موضوع دیگرى است که طى روزهاى اخیر مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است. مقامات فرانسوى اعلام کردهاند که با «رایزنىهاى آتى» مىتوان توافق هستهاى با ایران را به قصد گنجاندن مفادى درباره وضعیت این توافق پس از سال ۲۰۲۵ و برنامه موشکى ایران تکمیل کرد. این موضوع، در بحبوحه منازعه ایران و ایالات متحده آمریکا بر سر دیدار نیکى هیلى در وین و اعمال فشار مقامات دولت ترامپ به آژانس مطرح گردیده است.
آنچه مسلم است اینکه نه تنها در برهه زمانى فعلى، بلکه پس از سال ۲۰۲۵ میلادى نیز امکان گنجاندن مسأله موشکى ایران در توافق هستهاى وجود ندارد. لوران فابیوس وزیر امور خارجه سابق فرانسه در دوران برگزارى مذاکرات هسته اى، به نیابت از رژیم صهیونیستى تلاش زیادى در خصوص گنجاندن موضوع موشکى در توافق هستهاى انجام داد که این مسأله با مقاومت جمهورى اسلامى ایران مواجه شد. هماکنون مقامات دولت امانوئل ماکرون، بار دیگر این خواسته خود را (ناظر به آینده) مطرح کردهاند.
در نهایت اینکه دستگاه دیپلماسى و سیاست خارجى کشورمان باید ضمن رصد هوشمندانه اظهارات، مواضع و رفتار مقامات آمریکایى و دیگر کشورهاى هم پیمان ایالات متحده، خود را براى مواجهه با هر گزینهاى (خصوصا پس از ماه اکتبر) آماده کند. تلاطم سیاسى و تبلیغاتى بهوجود آمده در خصوص برجام و همراهى رسانههاى غربى با این مسأله، نشان مىدهد که ایالات متحده برنامه هدفمندى را براى خروج از برجام طراحى کرده است. بنابراین، اقدامات ضد برجامى تیم سیاست خارجى دونالد ترامپ به نقطه فعلى ختم نخواهد شد.