راهکارهای پیشنهادی در راستای مدیریت ترافیک شهری

0
1395-11-10-36170778

روتیتر: جای هیچ تردیدی نیست که اهمیت به رشته مهندسی ترافیک و برنامه ریزی حمل و نقل به عنوان یک رشته کاملاً تخصصی و بدنبال آن تعلیم و پرورش متخصصان در این حوزه به منظور بهره گیری از این تخصص در مناصب و پست های مدیریت شهری در راستای تصمیم گیری های اصولی و فنی می تواند یکی از مهمترین عوامل موثر درحل این معضل بزرگ شهری باشد.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی روتیتر، بی شک یکی از مشکلات و معضلات جوامع شهری در کلانشهرهای امروزی، موضوع ترافیک و تبعات منفی آن در حوزه های سلامت و روان شهروندان و مباحث اجتماعی مربوط به آن می باشد. تبعاتی که در سایر مراحل به بخشهای اقتصادی و مدیریتی نیز سرایت نموده و پیامدهایی برای این بخش ها نیز به همراه خواهد داشت.
معضلی که بی اغراق کلیه ساکنین شهرهای بزرگ روزانه با آن درگیر بوده و هزینه های بسیاری در راستای رفع و مدیریت آن از قبیل احداث آزادراه ها، اصلاح معابر، استفاده از تجهیزات حمل و نقلی هوشمند و غیر هوشمند، خرید و توسعه انواع ناوگان حمل و نقل و… را شامل می شود و در مراحل بعدی هزینه های درمانی که در بلند مدت به پیکر جامعه در حوزه سلامت و روان افراد بر اثر حضور در ترافیک و آلودگی ناشی از آن وارد می شود را نیز در بر خواهد گرفت.

تاکنون جهت حل و مدیریت این معضل، بالاخص در کلانشهرهای کشور علاوه بر ارائه بسته های فرهنگی متنوع، راهکارهای فیزیکی مختلفی نیز از سوی سیاست گذاران شهری با صرف هزینه های بسیار زیاد ارائه و اجرا گردیده است که از اهم آن:
۱٫ساخت و توسعه معابر شهری در جهت افزایش ظرفیت تردد خودروها(از قبیل تعریض، دو طبقه نمودن و احداث معابر جدید در حوزه عمران شهری)
۲٫ ساخت، توسعه و افزایش انواع ناوگان حمل و نقل همگانی(مترو، اتوبوس، تاکسی و…)
۳٫استفاده از تجهیزات و امکانات ترافیکی(تابلو ها، علائم و …)
۴٫اعمال و افزایش مبالغ جرایم رانندگی
۵٫سیاست های ایجاد محدودیت های ترافیکی(محدوده طرح زوج یا فرد، LEZ و …)
۶٫استفاده از فن آوری های نوین و ITS
۷٫تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه ریزی های متنوع در حوزه مدیریت و کاهش ترافیک

حال با عنایت به کلیه راهکارهای فوق و صرف هزینه های بسیار در کلانشهرهای کشور در اجرا و انجام آن، این سوال مطرح می شود که چرا همچنان با توجه به این همه هزینه های صورت گرفته شاهد درهم آمیختگی ترافیک در معابر شهری بوده و شهروندان از تبعات منفی ترافیک و شلوغی که مهمترین آن آلودگی هوا است، رهایی نیافته اند؟ براستی مشکل و حلقه ی مفقود حل این معضل در کجای مسأله نهفته است!

در این مقاله سعی شده است بصورت خلاصه به علل اصلی این موضوع و پارامترهای تاثیر گذار در حل این معضل پرداخته پرداخته شود.

براساس تجربه در کلانشهرهای کشور نشان داده شده است، که در اکثر برنامه ها و راهکارهای فیزیکی ارائه شده از سوی مدیران شهری در مدتی کوتاه، مرهمی بر زخم عمیق ترافیک و تبعات منفی آن بوده ولی پس از گذشت زمان بازگشت اوضاع به حالت اول مشهود و گویی برای حل این معضل راه حلی پایدار از سوی شهروندان متصور نیست.

برای شروع این نکته لازم به یادآوریست همانگونه که در ابتدای مطلب گفته شد، استفاده از توان متخصصین و مجربین این حوزه در تصمیم گیری های مدیریتی بر مبنای اصول علمی و پرهیز از سلایق شخصی و اهداف غیر ترافیکی، می تواند آغازی مناسب در حل معضل و مشکل ترافیک برای کلانشهرهای کشور از سوی تصمیم گیران امر باشد. زیرا تعریف و اجرای نادرست پیشنهادها، بدون در نظر گرفتن اولویت اجرایی آن بر اساس مطالعات علمی بخصوص در حوزه های عمرانی، شهرسازی و ترافیکی و همچنین عدم توجه به ارتباط و وابستگی راهکارهای پیشنهادی که اغلب از سوی مسئولین شهری بعضاً ارائه می گردد از عوامل اصلی و مهم در پیچیدگی حل معضلات ترافیک خواهد بود، لذا توجه به این موضوع از حل آن ضروری تر به نظر می رسد. در مثالی ساده، پیشنهاد افزایش ناوگانی حمل و نقل عمومی (تاکسی، اتوبوس و…) با نیتی خیر، ولی بدون برنامه ریزی و در نظر گرفتن سایر عوامل وابسته، خود به تنهایی می تواند تشدید کننده موضوع ترافیک در سطح معابر اشباع در کلانشهرها باشد که گره ای به گره های موجود در شهر می افزاید و به تبع آن نارضایی اجتماعی را علاوه بر هزینه های صورت گرفته به همراه خواهد داشت.

راهکارهای موثر و پایدار سازی اثرات آن در کاهش ترافیک

برای رسیدن به هدف مدیریت مطلوب و پایدار ترافیک در بلند مدت و کاهش اثرات منفی آن و همچنین پرهیز از ازدحام طاقت فرسای خودروها در معابر شهری، نیاز است علاوه بر آموزشهای فرهنگی لازم به شهروندان در رعایت قوانین، در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های مدیریتی عوامل زیر نیز از سوی بخشهای ذی ربط مورد توجه قرار گیرد.

بخش اول:

۱٫اولویت بندی در اجرا و ساخت پروژهای شهری و برنامه ریزی مدّون در توسعه راهکارهای پیشنهادی در حوزه عمران به منظور هدف دار نمودن اجرای کلیه پروژه ها.
۲٫تعیین و یا تغییر کاربری در پوسته شهری و طرح تفضیلی بر مبنای ظرفیت ترافیکی معابر و در نظر گرفتن مباحث ترافیکی که در اثر تعریف کاربری جدید برای منطقه مورد نظر ایجاد خواهد شد که بعنوان یک راهکار جهت پیشگیری قبل از اقدام به حل مشکلات بوجود آمده در آتیه این تغییر یا تعیین کاربری می توان از آن نام برد.
۳٫ساخت و بهسازی معابر درون شهری و ضرورت تناسب آن بر اساس بودجه های مصوب سالیانه، به منظور پرهیز از نیمه تمام ماندن پروژه ها.
۴٫تعیین اثرگذاری و ارتباط بین پروژه های تعریف شده که این مهم باید در مطالعات طرح جامع حمل و نقل شهرها به عنوان چشم انداز لحاظ و در برنامه ریزی های بلند مدت و کوتاه مدت در نظر گرفته شود تا پیوستگی بین پروژه های در حال اجرا در نیل به اهداف مد نظر حفظ شود.
۵٫بررسی اثرات ترافیکی ناشی ازتغییرات انجام شده سالیانه در شبکه معابر شهری در اثر بهره برداری از پروژههای ترافیکی و عمرانی در سطح شهر بصورت لحظه ای و بروز رسانی آن، تا در صورت نیاز به تغییر در برنامه ها و یا اصلاح آن اقدام لازم از سوی برنامه ریزان صورت پذیرد.

بخش دوم:
توسعه و نوسازی حمل و نقل عمومی بر مبنای ظرفیت معابر موجود و طبق برنامه ای اصولی با در نظر گرفتن افزایش ظرفیت ناشی از توسعه و اعمال سیاستهای محدودیتی برای وسایل نقلیه شخصی در صورت اجرای این محدودیتها در شهرها.

بخش سوم:

با عنایت به اینکه معمولاً سرعت افزایش جمعیت و سرانه مالکیت خودروها در کلانشهرها از سرعت اجرا و توسعه پروژه ها در حوزه حمل و نقل بیشتر بوده و محدودیتهای مالی موجود نیز امکان ایجاد برابری در این مقوله را برای برنامه ریزان و مدیران شهری فراهم نمی آورد، از این رو اعمال محدودیتهای ترافیکی از قبیل تعریف و تعیین محدوده طرح به شکل دائمی- زوج یا فرد -LEZ و یا ایجاد تعرفه برای وسایل نقلیه تک سرنشین در معابر پر ترافیک شهری، می تواند مدیران شهری را در کنترل سرعت فزاینده افزایش خودروها به نسبت توسعه فیزیکی معابر در کلانشهرها و همچنین اجرای پروژه های حمل و نقلی در سطح شهر یاری رساند. البته این نکته لازم به ذکر است به جهت تامین رضایت عمومی ، بهسازی و توسعه حمل و نقل همگانی مطلوب و کارا از ضروریات این راهکار برای مناطق با محدودیت ترافیک بوده و از مطالبات به حق شهروندان می باشد. همچنین با اعمال محدودیت های ترافیکی و به تبع آن کاهش وسایل نقلیه شخصی در معابر می توان شاهد افزایش کارایی و عملکرد وسایل حمل و نقل همگانی موجود در بستر معابر بود.

بخش چهارم:
مدیریت و نظارت بر روند تصمیم گیری ها و مشاهده اثرات بوجود آمده از تصمیمات اتخاذ شده بر روی ترافیک از مهمترین بخش های راهکارهای مدیریت ترافیک می باشد. بدین معنا که با اعمال هر گونه تغییر و یا اتخاذ تصمیم روند ترافیک به سمت مطلوب تر و یا نا مطلوبتر سوق می یابد. که نظارت و بررسی تغییرات باید نه صرفاً بصورت چشمی و ملاحظات فردی بوده بلکه باید در تعاریف علمی از قبیل در کاهش حجم عدد ترافیک ، کاهش عددی زمان سفر، کاهش آلودگی هوا نیز نمایان شود. در مرحله دوم رضایت شهروندان از تصمیمات مواخذه آشکار گردد. برای این منظور استفاده از تجهیزات سیستم های حمل و نقل هوشمند در بخشهای نظارتی ، ثبت تخلف و مدیریتی در خصوص اخذ گزارش از روند عملکرد سیاست ها بصورت واقعی مشهود به نظر می رسد و می تواند کمک قابل توجهی به مدیران و برنامه ریزان نماید.

این تجهیزات همچنین در حوزه مدیریت ترافیک می تواند کاربران را در پیش آگاهی از روند ترافیک حاضر در معابر و استفاده حداکثری ظرفیت شبکه معابر شهری در کاهش زمان های سفر یاری نموده و با کمترین هزینه نیروی انسانی علاوه بر راهنمایی و هدایت شهروندان در کنترل رانندگان نیز کمک شایانی نمایند.

بخش پنجم:

انتظار از اعمال و افزایش جرائم رانندگی پس از اجرای درست و پیوسته گامهای اشاره شده در بخشهای قبل می تواند از عملکرد و مطلوبیت بهتری بین شهروندان و رضایت همگانی برخوردار باشد، زیرا مادامی که الگوهای ترافیکی مدنظر اصلاح و بازنگری نگردد افزایش کمی و کیفی جرایم راهکار مناسبی در حل دائمی موضوع نخواهد بود،لذا اولویت اصلاح الگوهای ترافیکی نسبت به افزایش مبلغ جرایم بدون در نظر گرفتن اصلاح امور مذکور از اهمیت بیشتری برخوردار است.

نتیجه گیری:

حل معضل ترافیک در کلانشهرها و تبعات منفی آن ، به حق یکی از مهمترین مطالبات شهروندان از مسئولین و برنامه ریزان شهری است و این نکته نیز بر کسی پوشیده نیست که راهکارهای پیشنهادی و هزینه های صورت گرفته در اجرای این برنامه ها به همراه سایر هزینه های جانبی در بخش های سلامت و روان شهروندان ، اهمیت و همکاری همه جانبه همه دستگاه ها و نقش مدیران شهری را در حل این مشکل برجسته می نماید. برای این منظور تبیین مطالعه و ایجاد طرح جامع حمل و نقل شهری و تبعیت تمامی مدیران از طرح های پیشنهادی و اولویت بندی شده در این مطالعات امری ضروری بوده و بروزرسانی این مطالعات نیز موضوع ضروری تری خواهد بود. پیوستگی و تناسب برنامه های مدون در طرح های جامع بر مبنای بودجه های مالی دستگاه ها و همچنین رعایت ۵ گام صدرالاشاره در این مقاله می تواند چشم انداز مطلوبی در حل معضل ترافیک برای بلند مدت و بصورت پایدار در کلانشهرهای کشور فراهم نماید.

بدیهی است عدم توجه به برنامه ها و پیروی از یک مسیر مشخص از سوی تصمیم گیران بر مبنای برنامه های تعیین شده در طرح های جامع و همچنین بعضاً تصمیم گیری ها با سلایق شخصی و سیاسی در حل این مشکلات می تواند علاوه بر تبعات منفی بیشماری که ایجاد می نماید ، قطعاً گره ای بر گره های در هم پیچیده ترافیک و تبعات آن می افزاید. لذا همکاری و همدلی در حل این مشکل برای همگان لازم و ضروری به نظر رسیده و یقیناً عواید اقتصادی حاصل از یک مدیریت درست، یکپارچه و اصولی بر مبنای مباحث علمی در حل این معضل می تواند از مصادیق بارز اقتصاد مقاومتی و جلوگیری از هدر رفتن سرمایه های ملی باشد. امید است با در نظر گرفتن این اصول که در کشور های پیشرفته جواب بسیاری از مشکلات و مسائل را یافته است، ما نیز با الگویی صحیح و اصولی در راستای ایجاد شهری پاکیزه و به دور از ترافیک و شلوغی موفق باشیم.

محمد حاجی جعفری(مدرس دانشگاه)
رئیس اداره کنترل ترافیک شهری شهرداری کرج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *