بررسی خودکشی از دیدگاه کارشناسی؛ وقتی تنهایی غالب شد…

0
4N7A1669

روتیتر”: آلبر کامو، نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات، در ابتدای یکی از کتاب‌های مشهور خود به نام افسانه سیزیف نوشته است: “تنها یک مسئله فلسفی واقعا جدی وجود دارد، و آن خودکشی است. تشخیص اینکه زندگی ارزش دارد یا به زحمت زیستنش نمی‌ارزد، در واقع پاسخ صحیحی است به مسائل اساسی فلسفه. باقی چیزها مسائل  دست دوم فلسفی را تشکیل می دهند.” 

پیشگیری از خودکشی یک ضرورت جهانی است و بر همین اساس سازمان بهداشت جهانی روز ۱۰ سپتامبر، مصادف با ۲۰ شهریور را، به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی اعلام کرده است. به همین مناسبت با طاهره یارائی، مشاور خانواده و مسئول فنی دفتر مشاوره جهاددانشگاهی فارس گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

زمانی که شخصی خودکشی می‌کند، آیا پیش از اقدام نشانه‌های مشخصی از خود بروز می‌دهد یا اطرافیان وی غافلگیر می‌شوند؟

بستگی به نوع آن دارد. اما اصولا بیشتر چند مرحله را پشت سر می‌گذراند. ابتدا به آن فکر می‌کنند، سپس برنامه ریزی و در مرحله سوم اقدام می‌کنند که در مواردی موفقیت آمیز است. 
فرد ممکن است در مرحله فکر، قصد خود را با دیگران در میان بگذارد. حس ناامیدی را برای اطرافیانش توصیف می‌کند و…. یا حتی مثل کسی که نزدیک مرگ است وصیت می‌کند و وسایلش را به دیگران می‌بخشد. بنابراین اطرافیان متوجه می‌شوند که او قصد انجام کاری را دارد. 
البته در مواردی نیز شاهدیم که افرادی به لحاظ شخصیتی مشکل تکانشی بودن را دارند و یکباره در مواجهه با یک بحران، که شاید حتی فقط ذهنی باشد، دست به خودکشی می‌زنند. ولی عموما افراد قبل از اقدام نشانه‌هایی از خود بروز می‌دهند.

اولین نشانه‌های آن چیست؟ 

این افراد معمولا علائم افسردگی دارند که بارزترین علامت آن ناامیدی به همراه دنیاگریزی و انزواطلبی است؛ از مردم دوری می‌کنند و تنها می‌شوند. اطرافیان چنین فردی اگر دقت کنند متوجه تغییر رفتار او خواهند شد. 

در تحقیقات پژوهشگران این حوزه، واژه خودشئ پنداری مرتبا تکرار می‌شود. این اصطلاح چه معنایی دارد و ارتباط آن با خودکشی چیست؟ 

این کلمه برمی‌گردد به یک نظریه فلسفی، موسوم به تجربه گرایی که توسط فیلسوفی به نام آگوست کنت مطرح شد. در این نظریه فرد به عنوان یک شئ در نظر گرفته می‌شود. فیلسوفان این حوزه معتقدند همانگونه که دانشمندان علوم تجربی اجسام را تجزیه و تحلیل می‌کنند، فلاسفه نیز برای انسان شناسی باید همان روش شناسی علوم تجربی را به کار ببرند. از نظر روانشناختی این امر مرتبط است با به وجود آمدن حس پوچ گرایی و ازخودبیگانگی در افراد. یعنی فرد ممکن است به مرحله‌ای برسد که حس کند وجودش در این زندگی کاملا پوچ و بی‌معناست. این فرد خود را با اجسام موجود در طبیعت یکی می‌داند و فکر می‌کند هیچ معنا و غایتی در زندگی او وجود ندارد. این حس پوچی یکی از دلایل است؛ خصوصا در میان کسانی که تحصیلات بالاتری دارند. 

چه افرادی بیشتر در معرض این آسیب هستند؟ 

محققان متغیرهای مختلفی نظیر سن، جنس، جغرافیا، سلامت جسم و روان، خانواده، وضعیت تاهل و… را بررسی کرده‌اند و به نتایج مختلفی رسیده‌اند. برای مثال خودکشی موفق در آقایان بیشتر است ولی اقدام به خودکشی در خانم‌ها آمار بالاتری دارد. 

به عنوان یک مشاور تمرکزم را بر امیدوارسازی فرد به زندگی می‌گذارم. بنابراین فکر می‌کنم عامل اصلی همان به پوچی رسیدن، از خودبیگانگی و بی‌معنا یافتن زندگی است. نامه‌ای از دهه ۷۰ میلادی وجود دارد، از فردی که قصد خودکشی داشته است؛ او در این نامه نوشته: “اکنون که من به سمت پلی می‌روم تا خودم را به پایین پرتاب کنم، اگر تنها یک نفر به من لبخند بزند من خودکشی نخواهم کرد.” امیدواری دادن به دیگران و داشتن رابطه معنادار در زندگی، می‌تواند شخصی را از ورطه خودکشی نجات دهد.

اگر حس کنیم شخصی در اطراف ما قصد خودکشی دارد، برای منصرف کردن او چه باید بکنیم؟

بستگی دارد فرد در چه مرحله‌ای باشد. اگر در مرحله اقدام باشد، طبیعتا به اقدامات اورژانسی نیاز داریم. در کشور و شهر ما نیز اورژانس‌های ویژه مداخله در خودکشی وجود دارند. 

اما اگر فرد در مرحله‌ای است که اطرافیانش حس کنند قصد خودکشی دارد و نشانه‌هایی از جمله افسردگی و ناامیدی در او می‌بینند، بهترین راه مشورت با یک متخصص روانشناسی یا روانپزشکی یا افراد خبره در زمینه مداخله در بحران خودکشی است. راهنمایی‌هایی که مختصصان می‌کنند هم برای فرد در معرض خطر خودکشی است و هم برای اطرافیان او که چگونه به فردی که نشانه‌های افسردگی دارد امید به زندگی بدهند.  

آمار ایران نسبت به کشورهای اروپایی کمتر است. البته هر جامعه‌ای عوامل خاص خود را دارد که بسته به فرهنگ و مذهب و حتی نوع نظام خانواده تغییر می‌کند. بنابراین شاید تحولات اجتماعی و مسائلی که ساختار جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهند در این آمار نقش داشته باشند. تا آنجا که من اطلاع دارم از سال ۱۳۸۷ اقدامات پیشگیرانه از گسترش خودکشی به صورت منظم در ایران آغاز شده و طرح‌هایی به اجرا رسیده است. 

اقدامات پیشگیرانه شامل چه مواردی است؟ 

شبیه پیشگیری در پزشکی است و شامل سه سطح می‌شود. سطح اول این است که افراد جامعه در معرض خودکشی قرار نگیرند و برای این کار باید عوامل زمینه ساز خودکشی را از بین ببریم.

سطح دوم روی فرد کار می‌کند و افرادی در معرض آسیب طی یک فرایند غربالگری شناسایی می‌شوند و درمان‌هایی را دریافت می‌کنند.

در سطح سوم مرحله‌ای است که فرد اقدام به خودکشی کرده ولی زنده مانده است؛ حال باید ببینیم که برای او و اطرافیانش چه کار باید کنیم. خوشبختانه این فرآیندها ۱۲ سال است که در ایران نیز انجام می‌شوند. 

هنگام بررسی آمار خودکشی در جهان، یکی از مواردی که بسیار جلب توجه می‌کند بالاتر بودن میزان خودکشی در کشورهای توسعه یافته نسبت به کشورهای جهان سوم است. آیا بالا رفتن میزان خودکشی در جامعه یکی از ملالت‌های تمدن مدرن است؟ 

در اروپا پس از انقلاب صنعتی و نفوذ نظریه تجربه گرایی که انسان را به مثابه یک شئ در نظر می‌گرفت، که شاید نمونه بارز آن فیلم عصر مدرن چارلی چاپلین باشد، افراد زیادی به پوچ گرایی رسیدند و ارزش انسانی برای خود قائل نبودند. بنابراین بسیاری از موارد خودکشی در این سطح فرهنگ، به پوچ گرایی مربوط می‌شدند. این کشورها با ابداع مکتب‌های فلسفی هستی گرایانه و معنا درمانی سعی کردند انسان‌ها را به معنایی در زندگی برسانند و موفق شدند جلوی افزایش بیش از پیش آمار خودکشی را بگیرند.

در اروپا کارهای بسیاری برای پیشگیری از خودکشی انجام داده‌اند و آمار خودکشی افت قابل توجهی داشته است. خودکشی مسئله‌ای نیست که مربوط به امروز و دیروز باشد. ولی افزایش میزان آن باید نسبت به جامعه بررسی شود و می‌توان جلوی رشد آن را گرفت. ولی مسلما نمی‌توان آن را ریشه کن کرد. 

و نکته پایانی…

رسانه‌ها باید در پخش اخبار مربوط به خودکشی و حتی تصاویر آن حساسیت بیشتری داشته باشند. پوشش این خبرها باید جنبه آگاهی بخشی داشته باشد نه ترغیب افراد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *