ایران – روسیه؛ از نخستین حضور در دریای خزر تا فروپاشی شوروی

0
2184362

روتیتر:نخستین جلسه از سلسله نشست های واکاوی رژیم حقوقی دریای خزر عصر امروز (سه شنبه) در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.

به گزارش روتیتر:  در این نشست که عصر امروز (سه شنبه ) با حضور«الهه کولایی» مدیر مطالعات اوراسیای مرکزی و استاد دانشگاه تهران، «عباس ملکی» استاد دانشگاه و رئیس مطالعات دریای خزر، کاوه بیات پژوهشگر حوزه اوراسیای مرکزی و «گودرز رشتیانی » استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران برگزار شد، به بررسی پیشینه روابط تاریخی و سیاسی ایران و روسیه پرداخت .

در ابتدای نشست کولایی گفت: برای واکاوی رژیم حقوقی دریای خزر سه نشست درنظر گرفته شده است. نخستین نشست به دوره پیش از فروپاشی شوروی و تشکیل چهار کشور مستقل در اطراف دریای خزر بررسی می شود.

وی افزود: نشست دوم نیز به ظرفیت های تجاری، فضایی و اقتصادی منطقه دریای مازندران اختصاص خواهد یافت و در نشست سوم نیز مدل، سناریو، دعاوی و مباحثی در باره رژیم حقوقی دریا بررسی خواهد شد.

** روابط تجاری و سیاسی ایران با روسیه از منظر دریای مازندران

رشتیانی نخستین سخنران این همایش بود. وی با سخنان خود را با محور پیشینه تاریخی روابط ایران و روسیه و نخستین رویارویی دو کشور در دریای مازندران آغاز کرد.

استاد دانشگاه تهران گفت: در قرن شانزدهم و پس از کشف راه های دریایی، نیاز به راه جدید برای روابط شرق و غرب به وجود آمد و آن مسیر روسیه بود. روس ها با فتح آستارا خان در سال ۱۵۵۶ به ساحل این دریا رسیدند و از همان روزهای نخست بخش مهمی از روابط تجاری و سیاسی ایران با غرب از مسیر روسیه کنونی انجام می شد.

وی با اشاره به تمایل تجار ایرانی به تجارت از طریق دریای مازندران عنوان کرد: در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی تمامی امور تجاری داخلی روس ها توسط ارامنه ایران انجام می شد تا اینکه در سال ۱۷۱۷ میلادی با قراردادی که سفیر وقت روسیه با سلطان حسین صفوی امضا کرد، موضوع دریای مازندران مورد توجه قرار گرفت.

این استاد دانشگاه ادامه داد: براساس این قرارداد روس ها صاحب کنسولگری در در دو شهر ساحلی رشت و شماخیل می شوند و از این تاریخ به بعد حضور روس ها فعال تر و ارامنه به عقب رانده شدند تا اینکه دفتر تجاری روس ها در شماخیل مورد حمله لزگی ها قرار گرفته و بهانه پتر اول برای حمله سواحل دریای مازندران فراهم می شود. در این حمله نیروهای روسی تا شهر رشت پیشروی کردند.

رشتیانی پس از آن به قدرت گیری نادرشاه افشار در ایران و تلاش وی برای حضور در دریای مازندران اشاره کرد و گفت: قدرت گیری نادرشاه و امضای دو قرارداد با روس ها باعث شد تا روس ها تمامی مناطق متصرفه ایران را ترک کنند و برای اولین بار مرز میان دو کشور شکل گرفت.

استاد گروه تاریخ دانشگاه افزود: نادرشاه افشار تلاش موثری برای حضور در دریای مازندران داشت اما پس از قرارداد ۱۷۳۵ روس ها بازیگر اصلی دریای مازندران شده بودند. به همین دلیل نادرشاه چند بار از روس ها حضور با کشتی را در دریای مازندران تقاضا کرد که در همه موارد روس ها به شدت مخالفت کردند. در این جا نادرشاه افشار از یک انگلیسی به نام جان التون برای به دست آوردن کشتی یاری گرفت و وی سرانجام دو کشتی مجهز به توپ تهیه کرد و به این ترتیب برتری نظامی روس ها در دریای مازندران را برهم زد.

به گفته رشتیانی، حضور نظامی در دریای مازندران برای روس ها بسیار مهم بود. با کشته شدن نادر آرزوی ایرانی ها برای ایجاد یک نیروی دریای در دریای مازندران به فراموشی سپرده شده و دو کشتی که توسط جان التون ساخته شده توسط به آتش کشیده شد.
وی در ادامه در باره عهدنامه ترکمانچای گفت: با عهدنامه ترکمانچای ایران در کنار امتیازاتی که واگذار کرد از نظر تجاری نیز به روسیه وابسته شد و بیشتر وارد کننده و وابسته به تجارت با روسیه شد.

رشتیانی با اشاره به آمارهای موجود اظهار داشت: تا پیش از ترکمانچای ایران دست برتر در روابط تجاری با روسیه داشت. مجموع صادرات ایران به روسیه تا سال ۱۸۰۱ میلادی نشان می دهد مجموع صادرات ایران به روسیه بیشتر از واردات از روسیه بود.

«جدا از فصل نخست عهدنامه ترکمانچای که ایران طبق آن امتیازاتی را به روس ها واگذار کرد، در فصل های بعدی اگرچه حق کشتیرانی تجاری ایران در دریای مازندران به رسمیت شناخته شد اما حق کشتیرانی نظامی از ایران گرفته شد.»

** انقلاب اکتبر روسیه تزاری
بیات سخنران بعدی این همایش بود که روابط ایران و روسیه را پس از انقلاب روسیه بررسی کرد.
این استاد دانشگاه گفت: انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ فرصت تنفسی برای ایران بود چرا که از جانب روسیه لطمات گسترده ای دیده بود که تنها به صادرات و واردات محدود نمی شد. تحمیلات سیاسی، گرفتن گمرکات، بی اختیاری در تعیین تعرفه ها، تخلف در خریداری و تملیک اراضی، اسکان اتباع و گسترش تابعیت روسی بخشی از لطمات روسیه به ایران بود. از این رو اگر انقلاب ۱۹۱۷ رخ نداده بود چیزی از استقلال و حاکمیت ایران برجای نمی ماند.

این پژوهشگر حوزه اوراسیای مرکزی ادامه داد: از همان روزهای نخست انقلاب روسیه و با فرارسیدن تحولات گسترده در این سرزمین، لزوم ایجاد ارتباط با دولت جدید و دموکرات روسیه به یکی از خواسته های اساسی ملیون ایرانی تبدیل شد. اما به دلیل کوتاهی دولت های وقت و وجود چند کابینه متزلزل و بی ثبات، انتخاب و اعزام یک هیات سیاسی به روسیه تاخیر یافت و با سقوط روسیه به انقلاب و جنگ داخلی ضرورت ایجاد چنین ارتباطی رنگ باخت.

به گفته وی، پس از گذشت دو سال با قدرت گرفتن بولشویک ها، روس ها بار دیگر به مرزهای ایران نزدیک شدند و ارتباط با روسیه ضرورت یافت به ویژه اینکه این همسایه قدیمی به دنبال صدور انقلاب خود بود.

بیات ادامه داد: در دوره وثوق الدوله مذاکرات با سه جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان صورت گرفت و بر اعاده حق حاکمیت ایران در حوزه دریای مازندران و تشکیل نیروی دریایی ایرانی تلاش شد.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: پس از وی در دوره مشیرالدوله مذاکرات ایران و روسیه به صورت جدی دنبال شد. ایران به دنبال بر هم زدن موازنه منفی حضور نظامی انگلستان و شوروی در دریای خزر بود. از این رو پس از مذاکراتی قرارداد ۱۹۲۱ امضا شد که در پی آن ایران از پرداخت بدهی ‌های خود به روسیه معاف شد و اجازه فعالیت کشتی ‌های تجاری را در دریای خزر یافت.

در این قرارداد سه بند محرمانه اضافه شد؛ بر اساس بند اول، اگر قشون دشمن روسیه بخواهد از ایران به روسیه حمله کند و ایران قادر به جلوگیری نباشد روسیه حق داخل کردن قشون به ایران خواهد داشت و بند سوممقرر کرد که دولت متعهد شد علیه انتشار سوسیالیزم و تشکیل اصناف در ایران اقدام نکند که این بند در ایران مورد مخالفت قرار گرفت.

این پژوهشگر حوزه اوراسیای مرکزی ادامه داد: معاهده ۱۹۲۱ اگرچه کاستی هایی در باره حق کشتیرانی ایران در بحر خزر یا تداوم امتیازات روسیه در حوزه شیلات داشت اما از نظر فراهم شدن زمین خروج قوای بولشویک از ایران و خاتمه قائله جنگل اهمیت داشت. این قرارداد باعث شد روابط تازه ای میان ایران با چند کشور دیگر دریای خزر شکل گیرد.

** ایران و شوروی پس از دهه ۳۰
ملکی نیز به عنوان سخنران پایانی این همایش به روابط ایران و روسیه در تاریخ معاصر پرداخت و گفت: روابط ایران و شوروی پس از دهه ۳۰ آرام و عادی بود. با توجه به اینکه ایران یکی از متحدان نزدیک ایالات متحده آمریکا بود مقامات ایرانی دقت و واهمه زیادی نسبت به تحریک سردمداران کرملین داشتند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: رضاخان نگران این بود که روس ها در کنار روابط اقتصادی خود با ایران، انقلاب کارگری مارکسیستی خود را که به صدور آن اهتمام داشتند، وارد ایران کنند که در نهایت این تلاش نیز منجر به تاسیس حزب توده شد.

رئیس مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر افزود: رضاخان روابط ایران و روسیه را محدود ساخت. در این دوره و در سال ۱۹۴۱ استالین تصمیم گرفت نیروهای شوروی را برای مقابله با آلمان وارد خاک ایران کند. سپس دولت شوروی ۱۱ تن طلای ایران را به کشور پس داد. شاه مخلوع نیز پس از پدر خود، بسیار دقیق و حساب شده فعالیت می کرد تا بهانه ای به اتحادیه شوروی ندهد.

ملکی ادامه داد: در میانه سال های ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ ایران دچار قحطی شد. در این زمان روسیه تمایل داشت تا ایران را به کشورهای کمونیستی ملحق کند زیرا به جز ایران و ترکیه همه کشورها کمونیست بودند. در این میان آمریکا به دنبال کمک به ایران بود.

به گفته این استاد تاریخ دانشگاه، پس از انقلاب اسلامی، ایران تلاش داشت با شوروی روابط خوبی داشته باشد اما سه موضوع مانع می شد؛ یکی شبکه جاسوسی شوروی در ایران، مسائل مربوط به افغانستان و دیگری جنگ ایران و عراق.

ملکی عنوان کرد: پس از عهدنامه ۱۹۲۱ ایران توافقات دیگری در باره دریای خزر با شوروی داشت. در این قراردادها بر حق ماهی گیری ایران تاکید شد. پس از ۱۹۲۱ به بعد عموما مرزها آرام بودند و علیرغم تمام علاقه ای که کمونیست به نفوذ در ایران داشت روابط اقتصادی کمابیش وجود داشت، در دریای خزر رژیم مشاع بود و مرزی وجود نداشت اما ایران خیلی از حقوق خود در دریای خزر استفاد نکرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *