نکو آزمون ذبح هوای نفس در مسلخ عشق

0
_ARF4422

روتیتر:عید اضحی، عید نکو آزمون کشتن هوای نفسانی در مسلخ عشق است که هر کسی را یارای این کار در این کارزار نفس گیر نیست.

به گزارش روتیتر: خداوند به ابراهیم خلیل الله که در آتش بی فرزندی می سوخت، در ایام پیری فرزندی عطا کرد که نام او را اسماعیل گذاردند.
ابراهیم سرمست و شاد بود و شادباش های فراوان دریافت کرد. اما این همه داستان نبود. اسماعیل کودکی را به تدریج طی می کرد و هر روز که پدر قد و بالای او را نظاره می نمود به زندگی امیدوارتر و روحیه اش شادتر می شد. اسماعیل اکنون نوجوان بود و همه دلخوشی پدر پیرش شده بود و به قول پدرانمان کم کم قرار بود عصای دست پدر شود.
به ناگه پدر ندایی از آسمان می شنود و یا به گفته ای در خواب به او وحی می شود که ای ابراهیم، اسماعیل را به قربانگاه ببر و او را برای خدا قربانی کن.
ابراهیم مانده بود چه کند؛ نه می توانست از فرمان خدا سر بتاباند نه دل آن را داشت همه آرزوهای اش را به مسلخ بکشاند.
اما او بنده خوب خدا و خلیل الله بود و خواست خدا و فائق شدن بر خواسته های نفسانی برای اش از همه چیز مهمتر. موضوع را با پسر مطرح و او هم اعلام رضایت کرد.
پدر و پسر هر دو به سمت مسلخ رفتند.
ابراهیم تلاش داشت تا آنجا که می تواند ذره ای تردید در خود راه ندهد اما اسماعیل جگرگوشه اش بود. هر طور که بود کنار آمد کارد را بالا آورد تا حلقوم پسر را ببرد. کارد نبرید. گویی کارد هم دوست نداشت گلوی این نوجوان را ببرد.
ابراهیم مصمم بود تا نشان دهد چه میزان تسلیم حضرت حق است. کارد را دوباره برداشت تا خواست سمت گلوی اسماعیل ببرد، ندا آمد که دست نگه دار و قوچی را جای اش قربانی کن.
داستان ابراهیم و اسماعیل از جمله داستان های واقعی الهی است که در کتب آسمانی به صورت متواتر همچو داستان نوح بیان شده است.
از این داستان و بخش ذبح هوای نفس نقاشان بزرگی در اقران متفاوت تصویر کشیده و زینت بخش حتی کلیساها، بناهای مقدس و نقاشی ها و فرش بافته های تاریخ معاصر مسلمانان است.
اینها همه آزمایش خداوندی است؛ آزمایش های خداوند یکی از سنت ها و روش های الهی برای بندگان خدا ترس است. امتحان تنها برای افراد عادی نیست.
پروردگار حتی از پیامبرانش هم امتحان می گیرد که حضرت ابراهیم (س) از این امتحان سرفراز بیرون آمد.
حالا پس از هزاره ها از امکان ذبح اسماعیل به دست ابراهیم و به فرمان یزدان یکتا، مسلمانان سراسر جهان این سنت الهی را جشن گرفته و همه ساله در روز دهم ذی حجه جشن عید قربان بر پا می کنند.
عید قربان یا همان عید اضحی آداب و رسوم متفاوتی دارد مانند غسل، برپایی مراسم دعا از جمله دعای ندبه، برپایی نماز عید قربان و قربانی کردن برای کسب رضای پروردگار. حاجیان در این روز پس از به پایان رساندن آیین حج، گوسفند، گاو و شتری را قربانی می کنند و پس از آن اموری چون نگاه کردن درآینه، گرفتن ناخن و شانه زدن مو که بر آنان در هنگامه احرام، حرام شده بود، حلال خواهد شد.
امروز پس از هزاران سال از داستان ابراهیم نبی و یکهزار و ۳۸۰ سال از واقعه محرم سال ۶۰ هجری قمری، هنوز داستان هوای نفس و تسلیم شدن یا نشدن در برابر حق سرجای خود باقی است.
امروز هم همه ما نیاز به کشتن هوای نفس داریم. هوای نفسانی یا همان نفس اماره ای که ما را به سوی بدی ها سوق می دهد. باید هر آنچه که مانع تقرب الهی می شود را از پای در آورد خصوصا اگر آن مانع، از درون خودمان باشد.
راستی کدام یک از ما توانستیم ایده ها و تفکرات متحجرانه ای که مانع از تقرب شده است را به مسلخ عشق کشانده و آن را سر به نیست کنیم. کدام یک توانستیم از پس هوای نفسمان بربیاییم و تیزی بر گلویش بفشاریم.
عید قربان عید رهایی از تعلقات است؛ همان تعلقات دست و پاگیر که گذشتن از آنها بسیار سخت است. آنجا که خداوند در قرآن می فرماید: «المال و البنون زینه الدنیا».. امروز باید اسماعیل وجود خود، یعنی هر آنچه بدان دلبستگی دنیوی پیدا کرده ایم را قربانی کنیم تا سبکبال شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *