عملیات خیبر ابتکار جدید رزمندگان اسلام در جزایر مجنون

روتیتر:روز سوم اسفند ۱۳۶۲ عملیات غرورآفرین خیبر با رمز یا رسول الله (ص) به مدت ۱۹ روز در مناطق عملیاتی طلائیه و جزایر مجنون با حضور گسترده رزمندگان سپاه، بسیج و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.
به گزارش روتیتر: پس از فتح خرمشهر در ادامه اتخاذ استراتژی تنبیه متجاوز، جمهوری اسلامی تلاش زیادی برای تجدید روند پیروزیهای نظامی در سال ۱۳۶۱ به عمل آورد، که به دلایلی این مهم امکانپذیرنشد. گرچه بعد از عملیات رمضان و تا اواخر سال ۱۳۶۲ ابتکار عمل در دست جبهه خودی بود، اما موفقیت چشمگیری به دست نیامد.
زیرا در آن زمان، رشد نیافتن سازمان رزم و پرداختن همه جانبه به مسأله جنگ، مانعی جدی برای اقدام لازم در مقابل ارتش کاملاً مدرن و تقویت شده عراق بود.
با این حال رزمندگان اسلام با انجام حملات ایذایی متوسط و بزرگ سعی کردند که ضمن ابتکارعمل در صحنه جنگ، به نقاط ضعف دشمن نیز دست یابند تا از آن طریق مجدداً برتری لازم را به دست آورند، به همین لحاظ بعد ازعملیات والفجر مقدماتی، پس از بحثها و گفتوگوها و تأملاتی که انجام شد منطقه هورالهویزه برای عملیات بزرگ خیبر در سال ۱۳۶۲ انتخاب شد.
عملیات خیبر ابتکارعمل بسیج در جنگ تحمیلی بود که تا آن زمان (سال ۱۳۶۲) نظیر نداشت. این منطقه میتوانست جبهه خودی را دوباره از تواناییهای سابق بهرهمند ساخته و دشمن را با آن همه پیچیدگی در خطوط دفاعی و طرحهای پاتک، از امکان مقابله با رزمندگان اسلام محروم سازد زیرا دشمن تصور نمیکرد که ایران در هورالهویزه که دارای وسعت زیاد و فاصله قابل ملاحظهای از ساحل تا هدفهاست دست به عملیات بزند، چون ایران در چهار سال گذشته هیچگاه در آنجا اقدام به انجام عملیات آبی- خاکی نکرده بود.
تا قبل از انجام عملیات خیبر، رسانههای گروهی عراق و حامیان آن تبلیغات وسیعی را در مورد تواناییهای ارتش عراق و جلوگیری از حملات ایرانیان آغاز کرده بودند و رژیم صدام صریحاً اعلام میکرد که هرگونه عملیات نیروهای ایرانی به داخل خاک عراق را با شکست روبهرو خواهد ساخت.
در این مورد، در اواخر سال ۱۳۶۲ هیاهوی تبلیغاتی گستردهای از سوی رادیوهای آمریکا، بی.بی.سی، کلن، بغداد، رژیم اشغالگر اسرائیل و منافقین در مورد استقرار صدها هزار نفر از نیروهای ارتش و سپاه در جبهههای جنوبی بر پا شد و جالب اینکه تحلیلگران و مفسران این رادیوها محلهایی را برای عملیات آینده ایران پیشبینی میکردند، آنها اکثراً این منطقه را بصره و مناطق شرقی آن اعلام میکردند.
درکنار این تبلیغات، بنا به آمار منتشره از سوی روابط عمومی فرماندهی کل سپاه پاسداران، ۴۷۴ طرح صلح از تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۲ (آغاز عملیات خیبر) تا ۳۰ مهر ۱۳۶۳ از سوی ۵۶ کشور مختلف جهان ارائه شد که خود بیانگر اهمیت فوقالعاده عملیات خیبر و ایجاد تزلزل در بین حامیان منطقهای و جهانی این رژیم است.
**موقعیت منطقه
منطقه عملیاتی خیبرازلحاظ موقعیت جغرافیایی درشمال بصره واقع شده که از شمال به العزیز و روستاهای البیضه و الصخره، ازجنوب به نشوه و طلائیه، از غرب به جاده العماره – بصره و از شرق به حاشیه ساحلی هور، نزدیک جاده سوسنگرد – طلائیه، منتهی میشود. موقعیتهای مزبور در خشکی شرق دجله، جنوب جزایر مجنون و داخل هور قرار دارد.
هورالهویزه از آبهای راکد تشکیل شده و آب رودخانههای دجله، کرخه نورطیب، دویرج و بارانهای فصلی داخلی آن میشوند. وجود نیروها و شکل طبیعی آنها موجب شده که راههای معینی برای تردد قایقها ایجاد شود که اصطلاحاً آبراه نامیده میشوند.
مهمترین نقاط هور، جزایر شمالی و جنوبی مجنون هستند که از لحاظ اقتصادی و نظامی اهمیت بسیاری دارند. پلهای الغدیر، القرنه و نشوه که بر روی جاده بصره – العماره واقع شدهاند و نیز رودخانه دجله از جمله نقاط مهم دیگر این منطقه به شمار میروند.
**دلایل انتخاب منطقه عملیات
پیچیدگی و پر مانع بودن خطوط دفاعی عراق در جبهه جنوب و استحکامات و تعداد خاکریزهای آن موجب شد که فرماندهان سپاه در پی منطقهای برای عملیات باشند که امکان استفاده از توانایی خودی امکانپذیر باشد و از انجام تک جبههای پرهیز شود، منطقه هورالهویزه عمدتاً دارای این ویژگی بود. در واقع، رزمندگان اسلام میتوانستند یک بار دیگر حمله به دشمن را توأم با غافلگیری، از جناح و بدون برخورد با خطوط پر مانع، انجام دهند.
علاوه بر این، دلیل دیگری که موجب انتخاب منطقه عملیاتی خیبر شد، بیتوجهی دشمن به آن بود. عراق چون تصور میکرد که ایران از این نقطه حمله نخواهد کرد، سازمان مناسب نظامی نیز در منطقه نداشت، لذا کل منطقه عملیاتی از العزیز تا القرنه و جزایر مجنون به وسیله چند گردان پدافند حفاظت میشد. در واقع، منطقه هور با در نظر گرفتن توان خودی و دشمن و نیز نقش زمین و تأثیرگذاری آن انتخاب شد.
** رسیدن به جاده بصره العماره
در شب و روز اول عملیات استراتژیک خیبر، نیروها و رزمندگان اسلام در محور شمالی به جاده بصره – العماره رسیدند. اما در جنوب (محور زید) نیروها نتوانستند از موانع عبور کنند و عملیات در آنجا خیلی زود متوقف شد، با این حال موفقیت محور شمالی امیدوارکننده بود.
درمرحله بعدی عملیات باید تعدادی از نیروها از راه هور به جزایر مجنون حمله میکردند و گروهی هم از طریق جبهه طلائیه که تنها راه خشکی در منطقه شمالی عملیات بود این حمله را انجام میدادند. عملیات در طلائیه با یک روز تأخیر انجام شد اما نیروهای هور از این موضوع مطلع نشدند و به سمت جزیره جنوبی رفتند، حالا باید از سمت طلائیه حمایت میشدند اما کسی آنجا نبود.
شرایط سختی پیش آمده بود و به همین خاطر نیروهایی که قرار بود شبانه به خط بزنند را در روز، راهی منطقه کردند. عراق هم هر چه توان داشت بر روی طلائیه متمرکز کرد تا این نیروها به جزیره جنوبی نرسند. عراق میدانست که اگر نیروها به جزیره جنوبی برسند، کارعملیات به انجا میرسد به همین خاطر از تمام توانش بهره برد تا ایرانیها را زمین گیر کند.
** نتایج عملیات
در این عملیات بیش از ۲۳ یگان دشمن به طور متوسط از ۲۰ تا ۱۰۰ درصد و تیپ زرهی ۱۰۰ درصد منهدم شد، ۱۵ هزار نفر از نیروهای عراقی زخمی و کشته شدند.
هزار و ۱۴۰ نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند که در میان آنها ۳۵ افسر، ۱۳۰ درجهدار، ۸۷۳ سرباز و نیروی جیشالشعبی و نیز ۱۰۲ نفر غیر نظامی از کشورهای مصر، سودان، مراکش و سومالی وجود داشت.
** انهدام ۱۵۰ دستگاه تانک و نفربر و ۲۰۰ خودروی دشمن
مجموعاً هزار و ۱۸۰ کیلومتر زمینهای منطقه آزاد شد که به ترتیب یک هزار کیلومتر مربع در هور، ۱۴۰ کیلومترمربع در جزایر و ۴۰ کیلومتر مربع را در طلائیه شامل میشود.
درمیان غنائم دشمن، گذشته از اقلام صنعتی و تجهیزات انفرادی، ۱۰ دستگاه تانک و ۶۰ دستگاه کمپرسی به چشم میخورد و تسلط ایران بر چاههای نفت جزایر که ذخایر قابل ملاحظهای از نفت در آنها وجود داشت.
** تهاجم گسترده و غافلگیرانه شیمیایی عراق
نظامیان عراق با مشاوره مستشاران جنگهای نوین آمریکایی، شوروی سابق، انگلیسی و دیگر کشورها از صبح روز ۶ اسفند ۱۳۶۲ هم زمان با بمببارانها و گلولهبارانهای بسیار شدید با استفاده از سلاحهای متعارف، به بمبباران بسیار گسترده و بیسابقه شیمیایی اقدام کردند.
این جنایت با به کارگیری بیش از ۳۳ فروند انواع بمبافکنهای سنگین و نیز استفاده از هواپیماهای تک موتوره قبضه توپ سوئیسی و در مواردی با مخازن پر از گازهای شیمیایی نصب شده در بالگردها انجام گرفت.
این جنگ شیمیایی غافلگیرانه وغیرمنتظره به قصد انتقام از رزمندگان ازجان گذشته ایران که مقابل پاتکها و بمببارانهای دشمن مردانه مقاومت و ایستادگی میکردند، انجام گرفت.
هر روز از صبح تا ساعتی پس از طلوع آفتاب و هنگام عصر تا غروب آفتاب در چند نوبت و هر نوبت با چند سورتی پرواز، صدها بمب و راکت و نیز با دهها قبضه توپ، گلولههای توپ حاوی گازها و عوامل خطرناک و کشنده شیمیایی را در سراسرجبههها و خطوط پشتیبانی منتشر میکردند.
از جمله نقاط و مناطق مورد هدف حملات شیمیایی عراق در عملیات خیبر عبارت بودند از : خطوط مقدم جبهه در هورالهویزه تا طلائیه؛ پدهای شرقی و محورهای مقدم جزایر مجنون شمالی و جنوبی؛ اسکلههای شهید باقری و بقایی تا عمق ۸۰ کیلومتری عقبهها شامل جادههای سیدالشهدا، همت، باکری، جاده مرزی و پاسگاههای شطعلی، طبر، کیان دشت، خاتمی، برزگر و جفیر، سه راهی فتح، چهارراه قدس، جاده جفیر و صاحبالزمان (عج) تا پادگان حمید و شهر هویزه، سه راهی جفیر تا آب تیمور ( در ۳۳ کیلومتری اهواز)، پدها و مقرهای بالگردها، مواضع توپها و واحدهای پشتیبانی، قرارگاههای خاتم (ص)، نصرت، کربلا، هدایت، نجف، حنین، حدید، فتح، نصر و مقرها و عقبههای یگانهای عملیاتی، اورژانسها و بیمارستانهای صحرایی حتی کمپ اسیران.
** بازتاب سیاسی عملیات موفق خیبر
پس از یک دوران رکود که خالی از ابتکار بود، انجام عملیات خیبر بازتاب وسیعی در سطح منطقه و جهان ایجاد کرد. حامیان عراق در منطقه و جهان پس از آرامشی که در پی طوفان سلسله عملیات طرح کربلا (که آخرین آن رمضان بود) برایشان ایجاد شده بود، یکباره مشاهده کردند که تاکتیک ویژه ایران، بار دیگر بر تدبیر خط دفاعی پر مانع عراق غلبه کرده است، از اینرو شدیداً نگران پیروزی احتمالی ایران در جنگ شدند. تشکیل اجلاسها، اظهارات مقامات سیاسی، مصوبات سازمانها، تحریم تسلیحاتی ایران و اقدامات مشابه، الگوهای این تحلیل هستند.
آمریکا در اولین اقدام خود که در واکنش نسبت به وضعیت جدید جنگ نشان داد، مورفی معاون وزارت خارجه را به منظور بررسی اوضاع جنگ تحمیلی به خاورمیانه فرستاد.
روزنامه وال استریت ژورنال در این باره نوشت: تهیه طرحهای جدید، چاره اندیشی در مورد جلوگیری از سقوط صدام است.
ترنر، رئیس وقت سازمان سیا اظهار کرد: عراق از لحاظ اقتصادی و نفرات در وضع وخیمی قرار داد.
همچنین معاون وزیر خارجه آمریکا در یک واکنش انفعالی گفت: آمریکا انجام یک حمله گسترده به جزیره خارک را ناممکن نمیداند.
در واقع، این اظهارات را میتوان خط جدید اقدام نظامی برای عراق دانست زیرا عراق پس از پیروزی های ایران در عملیات خیبر، مرحله جدیدی را در جنگ آغاز کرد که همان جنگ نفتکشها و حمله به پایانههای نفتی و تأسیسات نفتی خارک بود.
این اقدام با چند هدف عمده صورت میگرفت: اول، تحتالشعاع قرار دادن پیروزی و ابتکار نظامی ایران در عملیات خیبر، دوم، محدود کردن درآمدهای ارزی ایران از طریق فروش نفت و سوم، بینالمللی کردن جنگ. اقدام دیگر عراق، اعلام برقراری ارتباط با آمریکا بود.
واکنش بینالمللی دیگری که پس از عملیات خیبر انجام گرفت، تصویب قطعنامه ۵۵۲ توسط شورای امنیت سازمان ملل بود که در تاریخ اول ژوئن ۱۹۸۴ (۱۱ خرداد ۱۳۶۳) صورت گرفت.
در سطح منطقه، شورای همکاری خلیج فارس دوباره تشکیل جلسه داد. موضوع جلسه اتخاذ استراتژی نظامی و چگونگی پایان دادن به جنگ ایران و عراق بود. وزیران کشورهای عضو اتحادیه عرب نیز در همین جهت در بغداد جلسه تشکیل دادند و به بررسی جنگ و موضع خود در برابر آن پرداختند.
در سطح داخلی، هواپیماهای بوئینگ ۷۳۷ فرانسوی که ربوده شده بود به ایران آورده شد و پس از تلاشهایی که جمهوری اسلامی ایران برای حل مسالمتآمیز ماجرا به عمل آورد، سرانجام هواپیما به وسیله هواپیما ربایان منفجر شد. علاوه بر این، عوامل سازمان منافقین نیز هواپیمای مسافربری ۷۲۷ ایران را در مسیر بندرعباس – تهران ربوده و به قاهره بردند. آنها در مرحله بعد با همراهی رژیم مصر، هواپیمای ایران را به بغداد منتقل کردند.
از جمله تحولات دیگری که پس از عملیات خیبر روی داد، فشار اقتصادی و تحریم (رسمی) تسلیحاتی ایران توسط کشورهای غربی بود.
** سرداران شهید و فاتحان خیبر با شهادتشان پرچم ولایت را برافراشته نگه داشتند
در نخستین عملیات آبی – خاکی دفاع مقدس «خیبر» سرداران بزرگی همچون محمد ابراهیم همت «فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله» و حمید باکری «جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا» سردار شهید حمیدرضا گلکار تیپ حبیب ابن مظاهر؛ سردار شهید غلامعلی بذرافکن مسئول واحد مخابرات تیپ ۱۸ جوادالائمه؛ سردار شهید صفر احمدی فرمانده گردان حضرت دانیال نبی و سردار شهید مصطفی حلوائی فرمانده گردان شوش به شهادت رسیدند.
** سردار شهید محمدابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
شهرضا در روز ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شاهد تولد کسی بود که از او به عنوان سردار اسلام نام میبرند، محمد ابراهیم همت که در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش و استعداد فوق العاده ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت.
اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می شد که از مادرش با اصرار بخواهد که به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند، این علاقه تا حدی بود که از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت کتاب آسمانی قرآن را کاملاً فرا گیرد و برخی از سوره های کوچک را نیز حفظ کند.
پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانش سرای اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت، پس از دریافت مدرک تحصیلی به سربازی رفت ـ به گفته خودش تلخ ترین دوران عمرش همان دوسال سربازی بود ـ در لشکر توپخانه اصفهان مسئولیت آشپزخانه به عهده او گذاشته شده بود.
در پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم و دفاع از شهر و راه اندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرضا نقش اساسی داشت. او از جمله کسانی بود که سپاه شهرضا را با کمک دو تن از برادران خود و سه تن از دوستانش تشکیل داد.
شهید همت در خرداد ۱۳۵۹ به منطقه کردستان که بخش هایی از آن در چنگال گروهک های مزدور گرفتار شده بود، اعزام شد.
او و سردار رشید اسلام، حاج احمد متوسلیان، به دستور فرماندهی کل سپاه مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمد رسول الله (ص) را تشکیل دهند.
در عملیات سراسری فتح المبین، مسئولیت قسمتی از کل عملیات به عهده این سردار دلاور بود. موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی «شاوریه» مرهون ایثار و تلاش این سردار بزرگ و همرزمان اوست.
شهید همت در عملیات پیروزمند بیت المقدس در سمت معاونت تیپ محمد رسول الله (ص) فعالیت و تلاش تحسین برانگیزی را در شکستن محاصره جاده شلمچه ـ خرمشهر انجام داد و به حق می توان گفت که او و یگان تحت امرش سهم بسزایی در فتح خرمشهر داشته اند و با اینکه منطقه عملیاتی دشت بود، شهید حاج همت با استفاده از بهترین تدبیر نظامی به نحو مطلوبی فرماندهی کرد.
درسال ۱۳۶۱ با توجه به شعله ور شدن آتش فتنه و جنگ در جنوب لبنان به منظور یاری رساندن به مردم مسلمان و مظلوم لبنان که مورد هجوم ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی قرار گرفته بودند راهی آن دیار شد و پس از دو ماه حضور در این خطه به میهن اسلامی بازگشت و در محور جنگ و جهاد قرار گرفت.
با شروع عملیات رمضان در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۶۱ در منطقه «شرق بصره» فرماندهی تیپ ۲۷ حضرت رسول اکرم (ص) را برعهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش در سمت فرماندهی انجام وظیفه کرد.
او پس از آن در عملیات مسلم بن عقیل و محرم ـ که فرمانده قرارگاه ظفر بود ـ سلحشورانه با دشمن زبون جنگید و در عملیات والفجر مقدماتی بود که شهیدحاج همت، مسئولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول الله (ص)، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) بود، برعهده گرفت.
سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر ۲۷ تحت فرماندهی وی در عملیات والفجر ۴ و تصرف ارتفاعات کانی مانگا در آن مقاطع از خاطره ها محو نمی شود.
فرمانده لشکر۲۷ محمدرسول الله سردار شهید محمد ابراهیم همت پس از رشادتها در عملیات خیبر به روز ۱۷ اسفندماه ۶۲ در جزیره مجنون به شهادت رسید.
** سردار شهید حمید باکری جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
حمید در آذر سال ۱۳۳۴ در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود در سنین کودکی مادرش را از دست داد و دوران دبستان و اول دبیرستان را در کارخانه قند ارومیه و بقیه تحصیلاتش را در دبیرستان فردوسی ارومیه به پایان رساند. شهادت برادر بزرگش علی که به دست رژیم خونخوار شاهنشاهی انجام شده بود او را با مسائل سیاسی و فساد دستگاه آشنا کرد.
حمید باکری با هجرت امام خمینی به پاریس عازم پاریس می شود و از آنجا هم جهت آوردن اسلحه به سوریه میرود، او برای مدتی از سوی جهاد سازندگی مسئولیت پاکسازی مناطق آزاد شده کردنشین در منطقه سرو را عهده دار شد که در آن شرایط کمتر کسی میتوانست چنان مسئولیتی را بپذیرد.
سپس به عنوان مسئول کمیته برنامه ریزی جهاد استان تعیین شد و چون در هر حال جنگ را مساله اصلی میدانست ومیاندیشید که در جبهه مفیدتر است حضور دائمیاش را در جبهه های نبرد با صدام متجاوز از عملیات فتحالمبین شروع کرد.
در عملیات بیتالمقدس فرمانده گردان تیپ نجف اشرف بود و در عملیات موفقیتآمیز «مسلمبنعقیل» به عنوان مسئول خط تیپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار یادآور صبوری و شجاعت یاران امام حسین (ع) بود.
پس از رشادتها در عملیات والفجر مقدماتی سرانجام در عملیات فاتحانه خیبر به تاریخ ۶ اسفندماه ۶۲ در جزیره مجنون به شهادت رسید.
** سردار شهید حمیدرضا گلکار، فرمانده تیپ حبیب ابن مظاهر
حمیدرضا گلکار در سال ۱۳۳۹در تهران متولد شد و دوران کودکی را در خانوادهای مذهبی و مهربان سپری کرد. وی در دوران تحصیل به علت اخلاق پسندیده و هوش سرشار، همیشه نمونه بود. او که در سال ۱۳۵۴ به همراه خانواده به شهرستان کرج مهاجرت کرده بود، با شروع جریان انقلاب به مبارزه علیه رژیم پرداخت.
وی در ۱۷ شهریور ۵۷ همراه مردم انقلابی در میدان ژاله حاضر شد و بعد از آن تحولی چشمگیر در او پدید آمد، آن گونه که از وی، شخصیتی انقلابی و پر صلابت ساخت.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی حفاظت از امام راحل (ره) را به عهده داشت و با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به جبهههای ایلام و گیلان غرب اعزام شد.
در سال ۱۳۵۹ وارد سپاه پاسداران شد و در عملیاتهای بسیاری شرکت کرد، او مسئولیتهایی همچون مسئولیت سازماندهی واحد بسیج سپاه کرج، فرماندهی تیپ حبیب بن مظاهر، فرمانده گردان تیپ المهدی (عج)، فرمانده عملیات، جانشین تیپ سلمان فارسی از لشگر ۲۷ محمدرسول الله (ص) را پذیرفت.
فرمانده تیپ حبیب ابن مظاهر پس از سال ها جهاد و مبارزه، سرانجام در عملیات خیبر در تاریخ ۱۱اسفند ۱۳۶۲ به شهادت رسید و خاک طلائیه را با خون خود شقایقی از توحید کرد و پس از ۹ سال پیکر مطهر و پاکش به خاک وطن بازگشت و در گلزار شهدای امامزاده محمد حصارک کرج آرام گرفت.
** شهید محسن الشریف، نیروی مهندسی رزمی جهاد سازندگی
شهید محسن الشریف در دهمین روز فروردین ماه ۱۳۳۶ در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. وی پس از پایان تحصیلات متوسطه خود در رشته «عمران» به عنوان جهادگر و کارمند در جهاد سازندگی مشغول به کار شد.
چندی پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق در سال ۱۳۵۹ پس از طی مراحل آموزشی به عنوان نیروی پشتیبانی به جبهه اعزام شد و در آنجا به دلیل توانایی و تخصص کاری که داشت به عنوان مهندس رزمی به خدمت پرداخت.
وی سرانجام در روز ۲۹ اسفند ماه ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر در جزیره مجنون بر اثر بمباران شیمیایی نیروهای عراقی به دلیل استنشاق گاز خردل در سن ۲۶ سالگی به درجه رفیع شهادت رسید، پیکر پاک این شهید در گلستان شهدا اصفهان به خاک سپرده شده است.
** سردار شهید غلامعلی بذرافکن، مسئول واحد مخابرات تیپ ۱۸ جوادالائمه
غلامعلی بذرافکن در سال ۱۳۴۱ در خانوادهای مؤمن و متقی در شهرستان بیرجند دیده به جهان گشود و دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در همین شهر به پایان رساند. دوران نوجوانی و جوانی شهید مصادف با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران بود.
او همراه خانواده اش در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم ستمشاهی شرکت میکرد و در راهپیماییها و جلسات مذهبی سیاسی حضوری مؤثر داشت، خانه آنها محل ساختن کوکتل مولوتف برای مبارزه با رژیم پهلوی بود.
پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج درآمد و با شروع جنگ تحمیلی در حالی که دانشآموز سال سوم دبیرستان بود به جبهه اعزام شد.
پس از آن به استخدام سپاه پاسداران درآمد و به عنوان مسئول واحد مخابرات تیپ ۱۸ جوادالائمه خدمت کرد، یک بار مجروح شد و مدتی در بیمارستان بستری بود ولی پس از بهبودی نسبی مجدداً به جبهه رفت.
سرانجام در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر، در منطقه جزیره مجنون بر اثر بمباران شیمیایی در سن ۲۱ سالگی به درجه عظمای شهادت نایل گشت. پیکر پاکش پس از ۱۷ سال، در تاریخ دهم شهریور ماه ۱۳۷۹ توسط گروه تفحص شناسایی و پس از تشییع در مزار شهدا در کنار برادر شهیدش به خاک سپرده شد.
** معلم شهید عباس تاجیک
عباس تاجیک در سال ۱۳۳۲ در یکی از روستاهای ورامین به دنیا آمد، دوران تحصیل خود را با موفقیت به پایان رساند و در سال ۱۳۵۷ موفق به اخذ مدرک فوق دیپلم شد، سپس در آموزش و پرورش مشغول خدمت شده و به امر تعلیم و تربیت پرداخت.
از همان ابتدای جوانی در مبارزات ضد شاهنشاهی فعالیت داشت، تاجیک پس از شروع جنگ تحمیلی به جبهههای حق علیه باطل رفت و سرانجام در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون از خاک به افلاک پر کشید.
** سردار شهید صفر احمدی، فرمانده گردان حضرت دانیال نبی
سردار شهید صفر احمدی در سال ۱۳۳۹ توابع شهرستان مسجدسلیمان دیده به جهان گشود. او آغاز نوجوانیاش را در کنار حرم حضرت دانیال نبی (علیه السلام) سپری کرد و با هدایت شهید دانش، به زندگی سیاسی خود شکل تازهای بخشید و شهر شوش شاهد شعارهای کوبنده این جوان رعنا و دیگر دوستانش بود و در اجتماعات مختلف، به سخنرانی و افشاگری علیه رژیم فاسد پهلوی پرداخت.
با به وجود آمدن غائله کردستان، داوطلبانه به کردستان رفت و وقتی فهمید دشمن تا نزدیکیهای شوش پیش تاخته و زیر آتش دشمن است، به شهرش بازگشت و به اتفاق جمعی از همرزمانش، در کنار کرخه و ۳ کیلومتری شهر شهیدان گمنام، به دفاع از کیان اسلامی پرداخت.
در عملیات بیتالمقدس، به فرماندهی گردان حضرت دانیال (علیه السلام) منصوب و به کوشک اعزام شد، در شهریور سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و بلافاصله به جبهه بازگشت سردار فداکار عرصههای نبرد در عملیات خیبر در اسفند سال ۱۳۶۲ خیبری شد و اکنون مزارش در شوش، پرچمی پرافتخار برای دفاع از ولایت فقیه است.
** سردار شهید مصطفی حلوائی فرمانده گردان شوش
سردار شهید مصطفی حلوائی در خمینی شهر متولد شد، پدرش به واسطه علاقه شهید به امام خمینی (ره) نام او را مصطفی نامید.
او با شروع بسیج به فرمان امام راحل (ره) و هستههای مقاومت دانش آموزی پیوست و با علاقه فراوان پس از فراگیری فنون نظامی خود به آموزش پرداخت و به تربیت و آموزش نیروها جهت اعزام به سنگرهای دفاع مقدس مشغول شد.
اولین حضور مصطفی در جبهه های نبرد به تاریخ ۲۳ تیر۶۰ بود، او به جبهه میمک اعزام شد و حدود ۱۰ ماه یکسره در خط آتش به دفاع از آرمانهای انقلاب در مقابل تجاوز بیگانگان پرداخت.
پس از آن در تاریخ ۱۶ تیر۶۱ به جبهه جنوب اعزام شد و تا آخر آنجا ماند. جرأت و شهامت و استعداد سرشار؛ از حلوائی قهرمانی شایسته و الگویی مناسب ساخته بود. چون مصطفی ورزشکار هم بود و در رشته های فوتبال و کشتی افتخارهایی نیز به دست آورده بود لذا روحیه پهلوانی و مقاومت را در هم آمیخت.
روحیه مقاومت و خستگی ناپذیر او همیشه قابل تحسین بود در همه جای جبهه مصطفی را می شناختند چون او در عملیات های زیادی مانند شوش، بیت المقدس، رمضان، محرم، والفجر مقدماتی، والفجر ۴ و خیبر با سمت فرماندهی گردان شرکت کرد.
در عملیات خیبر سردار شهید مصطفی حلوایی با نیروهای تحت فرمانده اش حماسه سازی کرد و سرانجام با دریافت پاداش سه سال حضور در جبهه به درجه شهادت نائل گشت.
روحشان شاد و یادشان گرامی