اینجا از آرامش خبری نیست

روتیتر: محیط های شهری چه اندازه توان کاستن از بار روانی و فشار روحی شهروندان را دارا هستند؟ آیا فضای شهری چون کلانشهر کرج که این روزها در محاصره معضلاتی چون سد معبر، نماهای نامناسب و زوائد بصری فراوان گرفتار شده، برای از میان بردن اضطراب ها و دغدغه های مردم از امکانات کافی بهره مند است؟
به گزارش روتیتر، سکانس یک:
خیابان پر ازدحام و شلوغ است؛ عجله داری بیمارت را به مطب یکی از پزشکان برسانی. حاشیه خیابان مملو از خودروهای پارک شده است. جاهای خالی هم با تابلوهایی چون: “پارک=پنجری”، “لطفا در این مکان پارک نکنید” و … پر شده. در بعضی از نقاط خالی هم صندلی یا وسیله ای گذاشته شده تا کسی نتواند خودرویش را آنجا بگذارد! ملغمه عجیبی از دغدغه گذر زمان، ترافیک و اضطراب از دست رفتن بیمار یا وخیم تر شدن حالش راننده را سردرگم کرده. کسی حواسش به دیگری نیست؛ گویی خودخواهی و بی توجهی به حقوق دیگران چونان بختکی روی سر مردم آوار شده است.
سکانس دو:
شهر غرق سر و صداست. مردم اجناس مختلف را نگاه و سپس دست به دست می کنند. فروشندگان دستفروش قیمت های حراجی خود را فریاد می زنند. یکی روسری می فروشد، آن دیگری ظرف و ظروف. کمی آن طرف تر پیرمردی کبریت به دست از مردم کمک می طلبد. دخترکی گوشه خیابان ترازو گذاشته و حجم بی تفاوتی آدم ها را وزن می گیرد. مردم در ازدحام شهر به سختی قدم می زنند…
سکانس سه:
دلت گرفته. هوای نسیم خنک و تماشای منظره ای آرام، تو را تا بام خانه یا پنجره ای گشوده هدایت می کند. پرده را کنار می زنی اما تنها منظره پیش رو، نمای رنجور و پریشان شهر با دیوارهایی مملو از تابلوهای کوچک و بزرگ با خطوطی ناهماهنگ است. خورشید پشت ساختمان هایی فراز و بدقواره پنهان شده. اینجا از آرامش خبری نیست…
بی قراری، محصول درهم ریختگی عناصر شهر
زمانی بود می شد برای رهایی از شهر به جاده زد و از بی حوصلگی ها کاست؛ آن ایام روستاها کمتر مورد هجوم دست های سودجو قرار گرفته بود و دغدغه های کمتری برای بستن بار سفر وجود داشت. اما حالا چاره ای نیست جز قناعت کردن به همین فضاهای محدود شهری و کاهیدن از دلتنگی ها با تردد در مناظر و پارک ها و معابر.
اما با این وصف محیط های شهری چه اندازه توان کم کردن از بار روانی و فشار روحی شهروندان را دارا هستند؟ آیا فضای شهری چون کلانشهر کرج برای از میان بردن اضطراب ها و دغدغه های مردم از امکانات کافی بهره مند است؟
مریم، از ساکنان خیابان شهید بهشتی کرج معتقد است زندگی اش ناخودآگاه با دستفروشی و معضلات آن گره خورده. از رفت و آمد روزانه به محل کار گرفته تا سر و صداها و ازدحام شبانه، ترافیک و شلوغی معابر و مشکلاتی که هنگام بروز حادثه ای ناگاه رخ نشان می دهد.
او می گوید: “وجود گسترده دستفروشان در کنار پارک دوبله و غیرقانونی خودروها در معبرهای مختلف این خیابان، زندگی را برای ساکنان مختل کرده و ما تنها سعی کرده ایم به این شرایط خو بگیریم؛ چون کمتر راهکار مستمر و مناسبی برای رفع مشکلات مذکور پیش بینی و اجرایی شده است.”
به نظر می رسد رفع معضلات مربوط به دستفروشی، سد معبر و اصلاح نماهای شهر مطالبه ای است که به دلیل کثرت آن، شهروندان تا حدودی از آن چشم پوشی کرده و خود نیز خواسته یا ناخواسته به گسترشش دامن می زنند. این در حالی است که تامین نیازهای طرح شده و رفع مشکلات مربوطه به عهده شهرداری ها بوده و این دستگاه خدمات رسان موظف است در صورت نیاز، با همکاری دستگاه های موثر، تمهیدات لازم را اندیشیده و اقدامات متناسب را به اجرا درآورد؛ اما این امر تاکنون کمتر میسر شده و فعالیت های انجام گرفته به شکل موقت یا مسکن بوده است.
دکتر اصغر نصیری که چندی است بر رأس شهرداری کرج مدیریت می کند، پیگیری این موضوعات را مطالبه به حق شهروندان عنوان کرده و می گوید: شهرداری مانند مفهوم خانه داری، کار و نگهداری از همه ابعاد شهر و رسیدگی به همه اجزای آن را می طلبد. اگر هر بخش رها شود، بخش های دیگر به شدت تحت تاثیر قرار می گیرند.
وی بیان داشت: متاسفانه معضل سد معبر در شهرها به گونه ای پیش رفته که اگر کسی مکانی را به مدتی محدود اشغال کند و با آن مقابله نشود، بزودی نقطه مورد نظر را به عنوان حق مسلم خود تلقی کرده و با روش های مختلفی چون مظلوم نمایی یا برخوردهای فیزیکی با مأموران سد معبر، آنجا را به اشغال دائمی اش در می آورد.
نمونه های متعدد این نوع رفتارها و برخوردها را در شبکه های اجتماعی و ترددهای روزانه در شهر مشاهده کرده ایم. بسیار دیده ایم که صاحبان مغازه، حاشیه مقابل پیاده روها را به اشغال خود در می آورند یا پارکینگ جلوی محل کسب شان را حق قانونی خویش می دانند؛ حال آنکه هیچ قانونی موقع خرید یا اجاره ملک، از معبر مقابل به آنها سهمی نداده است. این رفتار گاه آنچنان رایج و مسلم شده که شهروندان نیز عبور از این خط قرمز فرضی و غیرقانونی را خطا پنداشته و گمان می کنند اجازه برخورد با چنین رفتارهایی را ندارند.
شهردار جدید کلانشهر کرج، تنها راه مبارزه با معضل سد معبر را همکاری تنگاتنگ شهرداری با نیروی انتظامی بر شمرده و مشارکت جدی شهروندان را مهمترین شرط موفقیت آن می داند.
نصیری بر این باور است: تامین زمین مناسب برای استقرار دستفروشان به طوری که مانع کسب روزی آنها نشود مسئولیتی انسانی است که باید در این خصوص نیز اقدامات لازم به عمل آید.
وی همچنین در خصوص تابلوهای اصناف نیز به آسیب های متعدد آن از حیث روانی و زیبایی شناسی روی شهروندان و کسانی که از این شهر عبور می کنند، پرداخت و تصریح کرد: به معاونت خدمات شهری دستور داده شده تا در هر منطقه یک خیابان را به صورت نمونه از مشکلات مذکور بخصوص حذف زوائد بصری و تابلوهای ناهماهنگ و نامناسب اصناف، پاک کنند تا تاثیر و میزان موفقیت اقدامات در این بخش ها به خوبی مشاهده شود.
با این وصف به نظر می رسد با رویکرد زیبایی شناسانه شهردار جدید کرج و تیم وی به مسائل شهری، در زمانی نه چندان دور شاهد شهری بانشاط تر و آرام تر باشیم؛ نیازهایی که طی سال های اخیر بشدت مورد غفلت قرار گرفته و بخش های زیادی از خیابان های پرترددی همچون مصباح، رجایی شهر، شهید بهشتی و نظایر آن به اشغال دستفروشان و عاملان سد معبر درآمده است.