روتیتر: تالاب هورالعظیم تنها تالاب باقی مانده از تالاب های بین النهرین است که جدا از زیستگاه جمع کثیری از پرندگان مهاجر و گیاهان نادر بودن، نقش مهمی در تنظیم دما و غلظت ذرات معلق در هوا بازی می کند. این تالاب در دهه های اخیر و تحت تأثیر کنش های انسانی رو به نابودی نهاد و اکنون نیز به رغم تلاش مسئولین به دلیل مدیریت ناصحیح و عدم هماهنگی دستگاه ها اسیر مشکلات فراوانی شد.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی روتیتر، به دنبال اعلام رسمی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در احیای ۶۲ درصدی تالاب هورالعظیم و تأکید آنها بر انجام یک اقدام زیست محیطی بزرگ، موجی از انتقادها در برابر این موضوع به راه افتاد؛ انتقادهایی که ماهیت اصلی همه آنها حکایت از یک فاجعه بزرگ دیگر در استان خوزستان دارد و تأکید می کند، به دلیل برخورد غیر اصولی، در آینده نزدیک و در منطقه فاجعهای به مراتب ناگوارتر از خشک شدن تالاب رخ خواهد داد.
پس از ادعای مسئولان ارشد سازمان حفاظت محیط زیست در احیای ۶۲ درصدی تالاب هور العظیم و تلاش های صورت گرفته در راستای ارائه تصویری امیدوار کننده از تالاب مذکور موج جدیدی از انتقادها متوجه سازمان حفاظت زیست شد؛ انتقادهایی که گویندگان آن مدعی هستند، اگرچه تالاب مذکور از خشکی شدید نجات یافته و رگه هایی از حیات در آن دیده می شود، اما مجموعه اقدامات صورت گرفته نه تنها نتوانسته به اهداف مطلوب دست یابد، بلکه خسارت های دیگری را نیز متوجه این زیستگاه کرده است.
در باره علل ایجاد بحران در زیستگاه هورالعظیم، پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست بدون توجه به همه سال هایی که کنش های انسانی بر حیات تالاب اثر مخرب داشته است و تنها با تأکید بر یک اقدام و یک سال مشخص، نوشت: از سال ۱۳۸۹ وزارت نفت به منظور انجام فعالیت های حفاری و بهره برداری، با مسدود کردن دریچه های خروجی از مخزن شماره ۲ به شماره ۳ و نیز انحراف زه آب های کشاورزی وارد شده به حوضچه شماره ۴، عملاً حوضچه ها یا مخازن ۳، ۴ و ۵ تالاب را به طور کامل خشک کرد که این اقدام علاوه بر صدمات جبران ناپذیر به اکوسیستم تالاب، کانون های ریزگرد را هم فعال کرد.
این پایگاه اطلاع رسانی در مورد عملکرد دولت یازدهم، برای احیای تالاب نیز اضافه کرد: از نیمه دوم سال ۱۳۹۲ علاوه بر طرح دعوی قضایی علیه مجریان میادین غرب کارون (میدان های واقع در تالاب هورالعظیم)، جلسات متعددی با حضور مقامات ارشد وزارت نفت برای بازگشایی دریچه های مخزن شماره ۲ به شماره ۳ برگزار شد و به این ترتیب آبگیری حوضچه شماره ۳ در اوایل دی ماه ۱۳۹۳ آغاز شد.
از سوی دیگر با هماهنگی و همکاری و جلسات متعدد با سازمان آب و برق خوزستان تامین حقابه تالاب نیز پیگیری شد که در نتیجه بنا به اعلام آن سازمان ورود یک میلیارد متر مکعب در سال آبی ۹۴- ۹۳ و ۸/۱میلیارد متر مکعب در سال آبی ۹۵–۹۴ و ۲۱۵میلیون متر مکعب از اول مهرماه تا ۱۵ آبان ماه ۹۵ از طریق رودخانه کرخه به حوضچه های ۱ و۲ و۳ و بخشی از طریق زه آب های کشاورزی به حوضچه های ۴ و۵ وارد شد.
مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست با تأکید بر اینکه اکنون مخازن ۱ و ۲ که دارای حداقل آب و شرایط ماندابی و بودند و مخازن ۳، ۴ و ۵ که کاملاً خشک شده بودند شرایط متفاوتی دارند، ادعا می کنند، در پی مجموعه اقدامات آنها تالاب هورالعظیم جان تازه ای گرفته است و علاوه بر آبگیری ۱۰۰ درصدی مخازن ۱ و۲ که تا پیش از این به مانداب تبدیل شده بود، حداقل ۲۵هزار هکتار از مخازن ۳، ۴ و۵ نیز آبگیری شد.
ادعای مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در رابطه با احیای تالاب هور العظیم در حالی مطرح است که از آن سو منتقدان وضعیت کنونی تالاب مدعی هستند، از زمانیکه تالاب به خاطر آبگیری کرخه شروع به پس روی کرد، مسئولان به جای اینکه برنامهای برای سد کرخه تعیین و سالانه یک حقآبه حداقلی را رهاسازی کنند، از زهآبهای نیشکر استفاده کردند و داخل تالاب ریختند.
این زهآب نیشکر آنقدر هدایت الکترونیکی و شوری بالایی دارد که هیچ گونه آبزی و هیچ جلبک و گیاه آب شیرین و شوری نمیتواند در این آب زنده بماند. به عبارتی یک آب کاملاً آلوده است و به درد هیچ نوع فعالیتی نمیخورد.
در این باره ناصر عبیات، یکی از فعالین محیط زیست استان خوزستان در رابطه اظهارات مسئولان ارشد سازمان حفاظت محیط زیست در احیای تالاب، به «تسنیم» گفت: سرریز شدن معجون کشندهای متشکل از پساب مملو از نمک، املاح، کودهای شیمیایی، آلودگیهای کشاورزی، فاضلاب و همچنین آلودگیهای نفتی که به این تالاب نیمه جان ریخته میشود، قطعاً فاجعهای به مراتب ناگوارتر از خشک شدن تالاب را برای این منطقه به همراه خواهد آورد.
به عبارت دیگر منتقدان معتقدند، مسئولان با تخلیه زهآبهای نیشکر که انواع و اقسام آلودگیها را دارد، به نام احیای تالاب، آن را به سمت نابودی سوق دادند و تالاب را به گودالی تبدیل کردند که از زهآب نیشکر پر شد اکنون هیچ گونه گیاه یا حیوانی نمیتواند در آنجا زندگی کند.
جان دادن تالابی که جان مردم خوزستان به حیاتش گره خورده است!
به نظر می رسد اگرچه عملیات احیای تالاب هورالعظیم در دو سال اخیر به خوبی پی گرفته شد و حجم منابع آبی این تالاب افزایش یافت، به گونه ای که مسئولان سازمان محیط زیست به استناد عکس های هوایی به آن افتخار می کنند، اما آنچه در عمل رخ داده نه تنها شایسته افتخار نیست بلکه نیاز به بررسی کارشناسانه و پاسخ روشن مسئولان دارد.
تالابی که در دهه های گذشته و بر اثر حقابه های طبیعی چندین هزار کیلومتر وسعت داشته است، اکنون در حد چند هزار متر آنهم با پساب های آلوده صنعتی و کشاورزی به حیات خود ادامه می دهد؛ حیاتی که به دلیل عدم امکان زندگی پرندگان و رشد گیاه با مرگ تفاوت چندانی ندارد و افتخار به اینچنین احیایی جای تعجب دارد.
به بیان بهتر تالاب را باید یک سیستم به هم پیوسته و متشکل از اجزای مختلفی نظیر پوشش گیاهی، حیات جانوری و زندگی آبزیان در آن دانست که در کنار شرایط اقلیمی منطقه و فعالیت های طبیعی انسانی فضایی مناسبی برای رشد و توسعه فراهم می کند و وجود هر کدام از این اجزاء به تنهایی معنایی جز مرگ تالاب و از دست رفتن کارکردهای زیست محیطی آن نخواهد بود؛ نکته مهمی که گویا مسئولان محیط زیست به آن دقت ندارند و تنها به افزایش منابع آب تالاب برای احیا بسنده کرده اند!
البته نکته مغفول مانده دیگر اینکه در احیای تالاب که نیاز است در رأس برنامه های مسئولان قرار گیرد آن است که برخورد با خسارت های زیست محیطی خشک شدن تالاب هورالعظیم از توان یک سازمان به تنهایی خارج است و در این میان از نقش سازنده سایر دستگاه ها و عموم مردم نباید غافل شد.
به عبارتی باید گفت، مادامی که کشت بی برنامه و افسار گسیخته نیشکر، قانون گریزی زیست محیطی شرکت های نفتی و سایر صنایع منطقه وجود دارد و از سوی دیگر وزارت نیرو نیز از پرداخت حقابه های قانونی تالاب سر باز می زند، صحبت از احیای سالم تالاب هور العظیم شعاری بیش نیست و باید منتظر افزایش خسارت ها ماند.