یکی از معضلات اجتماعی حال حاضر در شهرها به خصوص کلانشهرها که به دغدغه ای مهم تبدیل شده است و کلانشهر کرج نیز از این موضوع مستثنی نیست، معضلی به نام تکدی گری است، این پدیده نه چندان نو ظهور که زائیده عوامل مختلفی از جمله عوامل روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … می باشد، از نظر کارشناسان و تحلیلگران آبستن دیگر آسیب های اجتماعی است که نیازمند پیگیری و پیشگیری مجدانه مسئولان و در کنار آن مردم است.
محمد صادق باغستانی، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر کرج- یکی از ضرورت های تبیین و برخورد صحیح و منطقی با پدیده تکدی گری، تفکیک انواع این پدیده و شیوه ها و اشکال مربوط به آن است. سیاستها و راهبردهای انتخابی سازمانهای ذیربط بر سر مقابله با پدیده گدایی بستگی دارد به تحلیل از سرشت و انواع تکدی گری که جامعه با آن مواجه است. بطور معمول، کارشناسان مسائل اجتماعی بر طبق مشاهدات و نتایج به دست آمده به یک تقسیم بندی دوگانه از تکدی، یعنی تکدی آبرومندانه در کنار تکدی آشکار و غیر آبرومندانه پرداخته اند.
بسیاری از انواع تکدی گری، بر اساس عوامل روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به وجود می آید و محصول ساختار اجتماعی و نارساییهای ناشی از آن است. با توجه به مطالعات انجام شده، به طور کلی عوامل متعددی در بوجود آمدن این پدیده نقش داشته است.
طبق نتایج به دست آمده از تحقیقات متعدد، درصد قابل ملاحظه ای از افراد متکدی، از اختلالات شدید روانی رنج می برند. از این دیدگاه، اختلال روانی، کم و بیش، در فردی شکل می گیرد و به ظهور می رسد که در اثر حوادث غیر مترقبه، روحش آزار دیده باشد. نتیجه این تاثیرات سوء، روی آوردن شخص به دست درازی و اختلالات رفتاری است که زمینه انجام عمل تکدی گری را تسهیل می کند.
تکدی گری را باید آبستن اجتماعی متعددی قلمداد کرد. اکثر بررسیهای انجام شده، از رابطه بین گدایی و اعتیاد، بزهکاری، خودکشی، میخوارگی، روابط جنسی (فساد و فحشا)، لاابالی گری، سرقت، و… حکایت می کنند.
علتهای دیگری مانند فقر مادی و ناکامی اقتصادی، فقر فرهنگی، اعتیاد، رخوت و سستی، مهاجرت، معلولیت، بی مهری و غیره ممکن است موجب شود که جوان یا سالمندی به گدایی روی آورد. گاهی حتی کمبود درآمد در بعضی از مشاغل و بالا بودن هزینه زندگی نیز ممکن است چنین عارضه ای را پدید آورد و به دنبال آن شخص به گروههای بزهکار بپیوندد و به انواع انحرافات اجتماعی روی آورد.
دین مبین اسلام با تحریم ربا و تراکم بی جهت ثروت و فعالیتها و کوششهای نازا و عقیم، «تکدی » را به عنوان یکی از کسبهای منفور اعلام کرده و آن را سخت مورد مذمت و سرزنش قرار داده است.
“اسلام ” دستور داده است که مردم تن به مذلت و خواری ندهند، خود را زبون و پست نکنند، دست گدایی به این و آن دراز ننمایند، تا می توانند زیر بار منت کسی نروند و چیزی خواهش نکنند .
و گاهی پیش می آمد که مستمند و بیچاره ای به یکی از پیشوایان، اظهار تنگدستی می نمود، آن جناب کمکی به او نمی کرد و او را به کسب و کار تشویق می نمود. البته مایوس کردن آن مستمند بواسطه بخل و عدم ترحم نبود، زیرا طبق مدارک مسلمی که داریم، پیغمبران و ائمه دین ما مردان جود و کرم بودند و فقیر را ناامید نمی کردند و از محروم کردن سائل و متقاضی، نهی می نمودند. حتی خود آن مردان بزرگ، در راه کمک به خلق، پیشقدم بودند و گاهی چیزی را که خود احتیاج داشته اند، به محتاجان دیگر داده اند. بنابراین اگر گاهی به فقیر چیزی نداده او را برای کار راهنمایی کرده اند، به خاطر این بوده که آن نیازمند را از عمل مذموم و ناپسند گدایی باز دارند و او را مرد کار و کوشش گردانند.
با این حال تکدی، به تنهایی، عامل انحرافات آنها نیست بلکه بسیاری از علل دیگر در پدید آمدن این وضع دخالت دارند.
آنچه که امروز بسیاری را بر آن داشته تا به مقابله با این پدیده بپردازند، سوء استفاده از این طریق و تبدیل شدن به کسب و کار سودجویاناست که به شدت از سوی متولیان امر در حال پیگیری و حل این معضل قرار گرفته است.
در سال های اخیر در بحث ساماندهی و جمع آوری متکدیان شاهد اقداماتی از سوی نیروی انتظامی، بهزیستی، شهرداری و دیگر دستگاههای متولی بوده ایم که در این راستا بطور کلی نتیجه دلخواه حاصل نشده است و البته این اقدامات و طرح ها در حال حاضر تشدید یافته و با جدیت بیشتری در حال انجام است.
بازگشت متکدیان به شهر و ادامه تکدیگری نیزاز جمله معضلات حال حاضر در کلانشهر ها است و کارشناسان معتقدند باید نهاد مشخصی وظیفه نظارت بر عدم بازگشت متکدیان ساماندهی شده به سطح شهر را بر عهده داشته باشد.
از طرفی می توان گفت اغلب، تکدی گری پوششی برای انجام سایر فعالیت های باندی گروه های تکدی گری است، بسیاری از متکدیان در این پوشش به امور دیگری نظیر توزیع مواد مخدر و… می پردازند که این امر نیز خود آثار اجتماعی دامنه داری را در سطح جامعه به دنبال دارد.
این افراد از شگردهایی از جمله نسخههای بیماری به عنوان ابزاری برای برانگیختن احساسات مردم در جهت مطامع و اهداف سودجویانه خودشان استفاده میکنند و تازمانی که افزایش آگاهی در میان جامعه ایجاد نشود، جمعآوری این افراد نتیجهای به دنبال ندارد.
در همین باره میتوان از تجربیات نهادهای شهری کلانشهرهای دیگر استفاده کرد و نظرات کارشناسی آنها را البته پس از انطباق با شرایط کلانشهر کرج به کار گرفت.
با توجه به مهاجرپذیر بودن استان البرز، این افراد به البرز آمده و دست به تکدیگری و همچنین دست به اقدامات خلاف قانون دیگری میزنند و با این کار نظم و امنیت را مختل میکنند.
در این میان قطعا بخشی از برنامههای مقابله با معضلاتی همچون تکدیگری به خود شهروندان مربوط میشود. شهروندان چنانچه درصدد کمک به نیازمندان هستند میتوانند از طریق نهادهای حمایتی دارای مجوز اقدام کنند. اما بخش مهمی از کار متوجه شهرداری، پلیس، فرمانداری و دیگر نهادهایی است که در قانون به آنها اشاره شده است.
افکار عمومی برای عدم کمک به متکدیان حرفهای باید آماده باشد ضمن آنکه کمک رسانی به افراد نیازمند از طریق موسسات خیریه باید نهادینه شود. در این خصوص اقداماتی از سوی مدیریت شهری کرج به انجام رسیده که طی آن مقرر شده، شهرداری کرج با نصب بیلبورد و بنرهای تبلیغاتی در معابر و میدان های اصلی شهر نسبت به فرهنگ سازی گسترده در این خصوص اقدام کند.
همچنین در حال حاضر مکان مشخصی برای نگهداری متکدیان در سطح استان وجود ندارد همین امر نیز موجب شده تا متکدیان جمعآوری شده بار دیگر به سطح شهر باز گردند تنها راه عدم بازگشت مجدد متکدیان به سطح شهر وجود اردوگاه مراقبتی است.
در پایان آنچه مسلم است، برای اینکه بتوانیم از اجرای طرح فوق بیشترین دستاورد را داشته باشیم، باید میان دستگاهای مسؤول همکاری و تعامل ویژهای برقرار باشد.