روتیتر: به این منظور شاه عباس صفوی برای ثبات و توجیه قدرت خود، از فعالیتهای عمرانی بخصوص احداث باغ یاری جست برای مثال او دستور داد یک مرکز جدیدی برای شهر اصفهان درست کنند.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی روتیتر، فعالیتهای عمرانی صورت گرفته در اصفهان که در دوره صفویه شکل گرفت علاوه بر برآورده کردن نیازهای شخصی خانواده شاهی، مقصود دیگری هم با خود داشت که همانا نشان دادن قدرت و اقتدار حکومت بود.
این مرکز در بخش جنوبغربی شهر و روی باغ نقش جهان شکل گرفت.
باغ نقش جهان، قبل از انتخاب آن به عنوان یک مرکز حکومتی، توسط شاهان صفوی به عنوان اقامتگاه مورد استفاده قرار میگرفته و جزو تیول شاهی محسوب میشده است.
به این ترتیب شاه عباس که به دنبال توسعه اقتدار خود بود، میدان نقش جهان را ساخت که بتواند میان شهر اصفهان و باغهای خود در دولت خانه پیوند برقرار کند.
به این ترتیب میدان نقش جهان نقش فضای عمومی را ایفا میکرد که به واسطه عمارت عالی قاپو به بخش دولتی ارتباط مییافت.
عمارت عالیقاپو در این میان نقش تعیینکنندهای داشت. این عمارت که از پنج طبقه با تالار ستون داری مشرف بر میدان تشکیل میشد، مهمترین سازه سردر مجموعه دولتخانه محسوب میشد.
عمارت عالی قاپو، فقط راه رسیدن به محوطه کاخ نبود، بلکه از طریق میدان بزرگی بر نقش جهان مشرف بود. به این دلیل هم نظرگاهی برای شاه فراهم میآورد و هم خود جلوهای زیبا داشت.
عمارت سردر، نمای شهری دولتخانه را ارائه میکرد. ورای این بنای چند منظوره، مجموعهای از کاخها و باغهای سلطنتی سازمان یافته بودند که معروفترین آنها عمارت چهل ستون بود که این مقاله درباره این عمارت است.
بر اساس نوشتههای متون تاریخی، شاه اسماعیل دوم، برای اولینبار، عمارتی را در میان باغ نقش جهان ایجاد کرد. اما شاه عباس اول با بنایی ساده مرکب از یک تالار و اتاقهای گوشوارهای در چهار سوی آن، هسته مرکزی چهل ستون را بنا نهاد و توانست در بیست و سه سالگی سلطنت خود جشنی در آن بر پا کند.
در سال ۱۳۲۶ شمسی کتیبهای که از زیرانبوه گچ بیرون آمده بود باعث شد اطلاعات ارزشمندی درباره این دوره به دست محققین تاریخ بیفتد. بر این اساس روشن شد در زمان شاهعباس دوم، تغییراتی در ساختار و تزیینات این بنا صورت گرفته که از جمله الحاق تالاری ستوندار به جانب اصلی بنا و اجرای تزیینات نفیس از شمار این تغییرات است.
پس از او تا هجوم افغانها، از این کاخ همچنان برای برگزاری تشریفات رسمی استفاده میشد. حین برگزاری یکی از این جشنها در زمان شاه سلطان حسین، چهل ستون دچار آتشسوزی شد و به دلیل خرافهپرستی شاه که خاموش کردن آتش را خلاف مشیت خدا میدانست، عمارت در شعلهها سوخت و آسیب دید. پس از بازسازی، نوسازی و آرایش جدید، از این عمارت و باغ پیرامون آن، تا هنگامه هجوم افغانها استفاده میشد.
در زمان هجوم افغانها این بنا چون سایر از کاخها و عمارتهای شاهی مورد حمله مهاجمین قرار گرفت و اشیای نفیس غارت شد.
در زمان ظلالسلطان، پسر ناصرالدین شاه، قاجار بر اصفهان بیشترین آسیب، بر این بنا وارد شد. به دستور او، بسیاری از نگارهها، با ضربههای تیشه مخدوش و با لایهای از گچ پوشانده شد.
آیینههای ستونهای ایوانها و دیوارهها خراب شد و درها و پنجرههای نفیس منبت کاری، گرهچینی و خاتمکاری که با شیشههای رنگی آراسته شده بود، برای استفاده در کاخ شخصی حاکم به عمارت مسعودیه در تهران انتقال یافت.
البته، در مقایسه با کاخهای دیگر صفوی نظیر آیینه خانه، هفت دست و نمکدان که توسط ظلالسلطان کاملا ویران شد، این بنا شانس بیشتری داشت و ماندگارتر شد.
این عمارت در سال ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران ثبت و شرایط مساعدی برای حفاظت و مرمتش مهیا شد. خوشبختانه در چند سال اخیر به اتفاق ۸ باغ دیگر، نامش در فهرست این بنا در میراث جهانی یونسکو هم به ثبت رسید.
دلیل نام گذاری چهل ستون
بسیاری دلیل نامگذاری چهل ستون را به خاطر وجود ۲۰ ستون در ایوان شرقی عمارت میدانند که هنگامی آفتاب بر حوض مقابل میتابد تصویر آنها در مجموع ۴۰ ستون ایجاد میکند.
این ایده دارای اشکال است، زیرا پیش از این، کوشکی با نام چهل ستون در قزوین وجود داشت که فاقد ویژگی یاد شده بود. بنابراین باید عدد ۴۰ نشانه ای از کمال و پختگی یا تعدد دانسته شود.
البته در جای دیگری از تمدن ایرانی این نام به تخت جمشید اطلاق شده بود. البته نه به دلیل بازتاب تصویر ستونهایش در آب و نه به خاطر کمال و پختگی، به دلیل ستونهای باقیمانده این اسم برای آن انتخاب شده بود.
کاخ و ایوان چهل ستون نقشه مستطیل شکلیدار که شانل یک تالار مرکزی با گنبد، ۴ ایوان در چهار سوی آن و ۴ اتاق در دو طبقه در دو طرفش ایوانها و ایوانی بزرگ با ابعاد بسیار بزرگ بر صفهای به ارتفاع ۱ متر از سطح باغ و رو به مشرف بنا شده است.
این طرح و معماری معمولا انسان را به یاد کاخ فیروزآباد ساسانی میاندازد. البته باید گفت که عمدی و یا سهوی بودن این شباهت روشن نیست اما بسیاری، الگوی باغهای صفوی را در ایران باستان جستهاند.
ورودی اصلی کاخ چهل ستون
اگر ایوان بزرگ عمارت چهل ستون را مهمترین فضای این بنا بدانیم اشتباه نکردهایم. این جایگاه باعث شده که پژوهشگران، اغلب این قسمت از بنا را با کاخهای پیش از اسلام مقایسه کنند و از نقشه اولیه کوشک غافل شوند.
استفاده از تالار ستوندار به این بنا، محدود نیست و در بناهایی که مانند عمارت عالی قاپو، تالار طویله و آیینه خانه کاربرد داشت. در دو بنای اخیر و چهل ستون، عمارت به واسطه تالاری با استخری طویل و منظر پیرامون مرتبط میشود.
بین ایوان ستوندار یک تالار چوبی به ابعاد ۱۷ در ۳۸ متر متشکل از ۱۸ ستون چوبی با قطر ۶۰ سانتیمتر و ارتفاع ۱۳ متر با پایه ستونهای سنگی به ارتفاع ۶۰ سانتیمتر و سر ستونهای مقرنس شکل وجود دارد.
در بخش مرکزی تالار، حوضی به صورت چهارگوش و مرمری وجود دارد. اما زیبارین بخش تالار، سقف آن است که قاببندی، منبتکاری و طلاکاری شدهای دارد.
ماجرای نقاشیهای چهل ستون
در دوره صفوی در کنار آینهکاری و آرایههای گوناگون نقاشی یکی از نگارگریهای شاخص به شمار میرفت. این هنر در بسیاری از کاخهای این دوران به کار گرفته شده است.عمارتهایی مانند عالی قاپو، هشت بهشت و چهل ستون از این هنر به فراوانی استفاده کردهاند.
چهل ستون در این میان دارای تنوعی بینظیر، هم از نظر کیفیت و هم تنوع سبکهای به کار رفته به شمار میآید. از این نقاشیها، جهت تزیین فضاهای معماری، اعم از تالار بارعام، اتاقها و ایوانها بهره گرفتهاند.
نقاشیهای دیواری چهل ستون، در چهار گروه زیر تقسیمبندی میشوند:
گروه اول صحنههایی با موضوعاتی چون جشن و شادی و شکار به سبک رضا عباسی، هنرمند برجسته دوره شاه عباس اول است که لقب عباسی او حکایت از میزان نزدیکی او به شاه دارد.
گروه دوم صحنههای بسیار بزرگ که در بخش فوقانی دیوارهای شرقی و غربی تالار بارعام اجرا شده که رویدادهای تاریخی و صحنههایی از دربار صفوی را نشان میدهند و از این جهت از مدارک ارزشمند تاریخی به شمار میروند.
این مجالس عبارتند از مجلس پذیرایی شاه عباس اول از ولی محمدخان ازبک. صحنه جنگ شاه عباس اول با عثمانیها در چالدران. مجلس پذیرایی شاه طهماسب اول از همایون، پادشاه گورکانی هند.
در دیوار شرقی تالار نیز این صحنهها در نقاشیهای متعدد به چشم میخورند: جنگ نادرشاه در کرنال هند. پذیرایی شاه عباس دوم از ندر محمد خان، حاکم ترکستان. گروه سوم: مجالسی بزرگ از جشنها و گلگشتهای درباری یا مضامین ادبی مانند خسرو و شیرین و یوسف و زلیخا. در اجرای این نقاشیها، ترکیبی از سبکهای ایرانی، اروپایی و هندی مورد استفاده قرار گرفته است.
خودسوزی همسر حاکم قندهار
صحنه خودسوزی همسر حاکم قندهار در واقع یکی از شاخصترین نقاشیهای این بخش است. همسر حاکم قندهار ظاهرا در هنگام مرگ پیشبینی نموده بود که شاه عباس دوم پس از چهل روز، سرانجام شهر را فتح خواهد نمود.
شاه عباس پس از پیروزی در این جنگ، به پاس قدردانی از او دستور داد واقعه خودسوزی او بر دیوار چهل ستون تصویر شد تا حماسه این زن دلیر جاودانه شود.
گروه چهارم: نقاشیهایی است که از مسیحیان ایرانی که در ایوانهای شمالی و جنوبی و طاقچههای دو سوی شاهنشین کشیده شده و احتمالا به دست نقاشان هلندی به اسمهای دربتر لوکار و فیلیپ آنجل خلق شدهاند که سبکی اروپایی دارند.
چهل ستون
علاوه بر نقاشیهایی که درباره آنها صحبت شد، دیوارهای داخلی و سقفهای این بنا و حتی جدار داخل گنبدهای تالار میانی همگی به شکل گستردهای با نقوش اسلیمی و گیاهی آرایش شده است.
این وضعیت به گونهای است که در فضاهای این عمارت هیچ جایی بدون تزیین باقی نمانده است.
البته همه نقاشیهای به کار رفته در آرایش این بنا شامل مضمونها و سبکهایی از نقاشی آن دوره است که مجموعه این نقشها و نگارهها این عمارت خاص را در میان سایر بناهای این دوره کاملا بی نظیر کرده است.