۳۴ سال از آزادسازی خرمشهر می‌گذرد؛
«خرمشهر» آبادانی را انتظار می‌کشد

0
2083381

روتیتر: خرمشهر ـ سوم خرداد است و جشنی ملی برپاست، اما مردم و ساکنان شهری که به افتخارش این جشن‌ها را برپا کرده، به قدری غرق در مشکلات اند که تنها آرزویشان برگشت به گذشته های این شهر خرم است.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی روتیتر، هر سال اردیبهشت ماه که رو به پایان می رود به ناگاه همه حواس ها متوجه خرمشهر می شود. و خرداد، آزادسازی خرمشهر، اوج فداکاری های دلیرمردان و شیرزنان ایران زمین را برای بسیاری از گروه های خبری، مستندساز و خبرنگاران اعزامی تداعی می کند. همه از صمیم قلب می دانند اوج حماسه ها در این شهر رقم خورده است. اما اگر سفری به این شهر داشته باشی و با دقت دور و اطرافت را وارسی کنی احتمالا این سوال برایت پیش می آید که به راستی ۳۴ سال برای محو کردن رد جنگ در این شهر کافی نیست.

اگر به میان شهروندان خرمشهری بروی، پای سفره دلشان بنشینی بدون شک در می یابی که سوم خرداد در خرمشهر، رنگی نیست، حتی اگر ریسه هایی رنگی سراسرش را آذین بندی کرده باشند.

خرمشهر ۳۴ سال پس از آزادسازی هم قربانی می دهد

از کنار فرمانداری خرمشهر که گذر کنی ممکن است باز هم اجتماعی از مردمی را ببینی که حقی را مطالبه می کنند، حقی که به نقلی سه سال و بنا به نقلی دیگر پنج سال است که اینگونه درخواست می شود اما سکوت سرد مسئولان را به همراه دارد.

جاسم سعدی از کارگران صابون سازی خرمشهر در گفتگو با خبرنگار مهر عنوان می کند: هیچ مسئولی در شهر نمانده که مشکلمان را به آن نگفته باشیم، حقمان را می خواهیم. چهار سال است فقط ساعت ورود و خروج می زنیم، کارخانه ای با آن همه عظمت، تولید بالا و صادرات به خارج، بی دلیل تعطیل شد و ما بیشترین کسانی هستم که متضرر شدیم.

وی ادامه می دهد: پرونده را از مجرای قانون پیگیری کردیم، اما هیچکس جوابی قانع کننده نمی دهد، من و خیلی از همکارانم در شرف بازنشستگی هستیم، توانی برای کار سنگین نداریم و زندگی به سختی می گذرد و تنها سهم ما از این همه پیگیری، وعده، برگزاری مزایده های ظاهری، پاسخ های سربالای فرماندار و بی اعتنایی های مسئولان دادگستری است.

جواد هژیر یکی دیگر از این کارگران است که پتویی انداخته و روبه روی فرمانداری با خانواده اش نشسته است به امید رفع مشکل، و به خبرنگار مهر، می گوید: اینجا آمدن کارم شده، با زن و بچه می آیم شاید کسی دلش بسوزد و مشکلم را حل کند، انگار هیچ مسئولی در این شهر معنی شرمندگی پدر از فرزندش را نمی فهمد.

بنفشه مظاهری همسر یکی از کارگران صابون سازی خرمشهر است، احساس می کند فرزندش روزهای آخر عمر خود را سپری می کند، وی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: من دو فرزند بیمار دارم، یکی معلول است و دیگری مشکل مادرزادی دارد که بزرگ نمی شود و تنها با داورهای خارجی گران قیمت وزن می گیرد.

وی ادامه می دهد: پسر معلولم حال خوبی ندارند، روزهای آخرش را می گذراند، دوست ندارم در این شرایط نداری بمیرد.

آنطور که تعریف می کند فرزند معلولش که حالا ۱۸ ساله است را بارها با خود تا فرمانداری آورده و جلوی فرمانداری به همراه سایر معترضان قرار داده است، می گوید: «انگار هیچکس نمی دیدش ( بغضش می شکند) . این مسئولان ذره ای عاطفه ندارن.

در آن آشفته بازار تحصن و تجمع، کارگران بی کار شده از مشکلات دیگرشان هم می گویند. مادری می گوید دو دختر نابینا دارد و این دختر سومش هم وضع چشمانش خوب نیست و احتیاج به معالجه دارد، دیگری می گوید ساکن روستای «شریعه» از روستاهای غرب کارون است که روستایشان انشعاب آب ندارد، یکی هم از قطع شدن یارانه و نداری و وضع بد محل زندگیش گله می کند.

همزمان با یکی از این اجتماع ها که از قضا رئیس دادگستری و دادستان خرمشهر هم برای شرکت در یکی از جلسات فرمانداری به آنجا رفته و شاهد تجمع اعتراض آمیز کارگران صابون سازی خرمشهر بودند ، زمانی که خبرنگاران در تلاش برای اطلاع از کم و کیف روند پرونده قضایی تعطیلی شرکت صابون سازی که خطرات زیست محیطی را هم رقم زده، می شوند، هر دو مقام ارشد قضایی خرمشهر، شانه ای بالا می اندازند و می گویند: «این پرونده در دست قاضی است و روند پیشرفت آن را باید از قاضی پرونده جویا شد».

پاسخی که خیلی ها را قانع نکرد، مشکلی که این همه اعتراض را در برداشته، مگر می شود که درون پرونده ای روی میز یک قاضی بماند و سهم مسئولان بی اطلاعی باشد.

پس از ۳۴ سوم خرداد، توقعات مردم خرمشهر برآورده نشد

امام جمعه موقت خرمشهر در آخرین خطبه نماز جمعه خود در مسجد جامع خرمشهر که روزی مهمترین پایگاه رزمندگان بوده، عنوان می کند: سوم خرداد می آید و می رود، اما آنچه مردم خرمشهر توقع دارند، که آن توجه بیش از گذشته به این شهر است، برآورده نمی شود.

حجت اسلام محمد جواد عادل پور اظهار می کند: مسائل عمرانی و اشتغال برای مردم خرمشهر قابل پذیرش نیست، مردم خرمشهر نمی پذیرند که موقعیت های کاری پیش آید، جوانانش بیکار باشند و نیروهایی از بیرون برای کار وارد شهر شوند، و فرصت های شغلی یکی پس از دیگری در شهرستان از بین رود.

امام جمعه موقت خرمشهر به بیان پرسش های بی پاسخ مردم خرمشهر می پردازد و عنوان می کند: چرا وضعیت کارخانه صابون سازی خرمشهر اینگونه است؟ چرا باید وضع شهرک صنعتی خرمشهر این چنین باشد، چرا باید شرکت ها و کارخانه های آن یا تعطیل باشد یا نیمه تعطیل و یا زمزمه تعطیلی برخی دیگر از این کارخانه های به دلیل به صرفه نبودن به گوش برسد.

وی ادامه می دهد: مگر زمان تاسیس حرفی از صرفه اقتصادی در میان بود؟ مگر همه این طرح ها با شعار محرومیت زدایی راه اندازی نشدند، پس چرا قرار به تعطیلی است و قرار است بر بیکاری و محرومیت خرمشهر اضافه شود؟

حجت الاسلام عادل پور اعتقاد دارد باید مسئولان در سایه اتحاد، در مقابل این مسائل بایستند و رونق را به خرمشهر برگردانند.

به فکر مردم خرمشهر نیستند

به گلزار شهدا می روم جایی که ساکنان اصلیش عزیزترین دارایی خود را دادند تا خرمشهر را پس بگیرند، و به مناسبت سالروز فتح خرمشهر مردم و مسئولان آمده بودند که به مقام این شهدا ادای احترام کنند. خیلی از بازماندگان جنگ هم آنجا بودند. آمده بودند تا درآستانه سوم خرداد همه با هم از خاطرات پیروزی و فتح بگویند.

کریم ملاعلی زاده رزمنده هشت سال دفاع مقدس و رئیس پیشین هیئت امنای هیئت رزمندگان اسلام خرمشهر و یکی از این یادگاران است که در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به سالروز فتح خرمشهر، عنوان می کند: متاسفانه در خرمشهر به دنبال این هستیم که تنها چند برنامه بد را به عنوان روز فتح خرمشهر برگزار کنیم، اما به فکر جامعه خرمشهر، به فکر مردم و زندگی مردم خرمشهر به فکر اقتصاد این شهر که روزی حرف اول را می زد، نیستیم.

این رزمنده خرمشهری، دیدن شهر را مایه ناراحتی می داند.

ملاعلی زاده بیان می کند: اگر مسئولی پیرو ولایت بوده، به آن اعتقاد داشته و پایبند به اوامرش باشد، همانطور که خرمشهر را آزاد کردیم بحث آبادای و اقتصادش را پیگیری می کند.

کاش خرمشهر به گذشته بر می گشت

هوشنگ کاظمی یکی دیگر از رزمندگان خرمشهری است که تمام طول جنگ را در جبهه نبرد بوده و به خبرنگار مهر می گوید: هر هشت سال در جبهه بودم، در عملیات آزاد سازی خرمشهر حضور داشتم و اگر سال ها برگردد و سوم خرداد دیگری آید بازهم از کشورم دفاع می کنم همانطور که جوانان ما به سوریه می روند و مدافع حرم می شوند.

وی از شهدای دوران هشت سال دفاع مقدس یاد می کند. به یاد هم رزمانش، هم شهریانش، هم محلی ها و دوستانش که در همین گلزار شهدا آرمیده اند، می افتد و می گوید: نه تنها شهدا که مردم خرمشهر هم انتظار ندارند بعد از گذشت سال ها، وضع شهر این باشد . آنها انتظار دارند شهرشان ساخته شود.

وی ادامه می دهد: در تمام کشورها شهرها در حال پیشرفتند، اما خرمشهر تنها شهری است که آرزو می کند به قبل برگردد.

این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه برای خرمشهر کاری نشده است، می افزاید: باید مقایسه کرد اصفهان کجا بوده حالا کجاست؟ در همین خوزستان دزفول در گذشته کجا بوده اکنون کجاست؟ همه آباد شدند اما خرمشهر نه.

کاظمی تاکید می کند: شهدا برای این جنگیند که علاوه بر دفاع از اسلام از خاکشان هم دفاع کنند. حرمت این خاک برای شهدا مهم بوده آنان جان ندادند تا خاکشان آزاد شود اما ویرانتر از زمان جنگ آن را ببینند، آنها اگر بودند حتما ناراحت می شدند که گمرک خرمشهر گمرکی که چند استان را ساپورت مالی می کرده، آن رونق قبل را ندارد.

وی ادعا می کند هیچ وقت حتی فکر نمی کرده بچه هایش از سر اجبار در شهری دیگر بزرگ شوند و عنوان می کند: خرمشهر امکانات ندارد آنان که در این شهر زندگی می کنند جهاد می کنند، من انتظار شهادت داشتم و اما همیشه فکر می کردم بچه هایم در خرمشهر بزرگ شوند، چرا باید فرزندانم آواره شهری دیگر باشند؟

هوشنگ از خرمشهر رفته است اما هر از گاهی به زادگاهش برمی گردد، می گوید: «اینجا وطن من است، وقتی می آیم، هم نفسم تازه می شود و هم غصه دار می شوم، خرمشهر قبلا چی بود، الان چی شده»

وقتی از هوشنگ کاظمی رزمنده دوران دفاع مقدس می پرسم اگر تریبونی برای صحبت با مسئولان داشته باشد، چه خواهد خواست؟ بیان می کند: من در دهه ۶۰ عمرم هستم، چیزی برای خودم نمی خواهم برای شهرم می خواهم، می خواهم خرمشهر را آنطور ببینم که در بچگی دیده ام.

سوم خرداد است و جشنی ملی در سراسر استان برپاست، اما مردم خرمشهر و ساکنان شهری که به افتخارش این جشن ها را برپا کرده اند به قدری غرق در مشکلات اند که شیرینی این مناست بزرگ در کامشان به طور کامل احساس نمی شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *