موانع زیستن بر مدار هنر…

روتیتر: یک نویسنده البرزی معتقد است در سطح استان زیرساختهای لازم برای زیستنِ بر مدار هنر فراهم نیست و همین مسئله در استان البرز، هنر را نایافتنیتر میکند .
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی روتیتر – فاطمه مولاوردی: امید علینوری نویسنده جوان البرزی، که به تازگی اثری از او با عنوان «دیگران» توسط نشر ژیل به چاپ رسیده است از دغدغههای یک کتاب دوست میگوید. علینوری معتقد است که نوشتن میتواند جامعه را بیشتر به سوی مطالعه سوق دهد. در همین خصوص گفت و گویی با وی ترتیب دادیم.
به نظر شما اصلیترین دغدغه برای نوشتن چیست؟ دغدغههای شما چطور؟
نوشتن راهیست برای ارتباط برقرار کردن با جهان درون و بیرون و شناختن آن. طبعاً برای بنده نیز نوشتن، از همین منظر معنا مییابد و با این نگاه میتوان خودِ نوشتن را مستقل از نتایج حاصل از آن، غایتِ نوشتن دانست.
نوشتن باید صرفا برای نوشتن باشد. اگر نوشتن با تکیه بر چنین دیدگاهی رخ دهد، و دغدغهی نویسنده از نوشتن، خودِ متن باشد، هر معنا و هر هدفی در مقابل اهمیتِ رخدادنِ متن برای نویسنده، رنگ میبازد.
بهطور کلی جریان هنری در البرز را چطور میبینید؟
هنرمند برای استقرار در وضعیتِ هنری، باید امکان زیست هنرمندانه را داشته باشد. زیستی که در واقع امکان بروز آثار هنری را فراهم کند. پیش از طرح چنین پرسشی باید پرسید که آیا در شهر یا استان مورد بحث امکان زیست هنری فراهم میباشد؟ یا به بیان دیگر آیا در موقعیت مکانی مورد نظر مجالی برای زیست هنرمندانه فراهم است؟ آیا مجال کافی برای سکوت، سکون، اندیشیدن و گفتوگو فراهم است؟ آیا زیستن بر مدار هنر، هنرمند را در عرصههای دیگر زندگی با چالشهایی رو به رو نمیکند؟
بیشک همواره هنرمندان در مسیر دستیابی به وضعیتهای هنری، با چالشهای فراوانی روبهرو بودهاند، اما اگر مراد ما از طرح چنین سوالی دستیابی به راهحلی برای چالشهای احتمالی باشد، به گمانم در سطح استان زیرساختهای لازم برای زیستنِ بر مدار هنر فراهم نیست و همین مسئله در استان البرز، هنر را نایافتنیتر میکند. صد البته نباید این نکته را از خاطر برد که «هنر» در هر وضعیتی راه خود را مییابد؛ در واقع صحبت بر سر از میانبرداشتن موانع است.
نگاه شما به اوضاع کتاب و کتابخوانی استان چطور است؟
پیرامون وضعیت کتاب و کتابخوانی در استان البرز نیز خوشبختانه با تغییراتی که در فرآیند دریافت مجوز نشر کتاب رخ داده در چند سال اخیر با افزایش تعداد عناوین چاپشده روبهرو بودهایم، اما این افزایش تعداد عناوین چاپشده نباید در قضاوت ما اختلالی ایجاد کند. زیرا بر خلاف این افزایش، ما در زمینهی شمارگان چاپشدهی هر عنوان شاهد کاهش تعداد نهایی بودهایم، که علت اصلی آن افزایش قیمت کاغذ بوده است.
و در زمینهی کتابخوانی نیز الگوی تغییرات از الگوی ملی پیروی میکند و کتاب به عنوان مرجعی برای آگاهی، شناخت و حتی سرگرمی، جایگاه خود را از دست داده است و راههای جایگزین بسیاری برای افراد فراهم شده است. به بیان دیگر تا پیش از این اگر مهمترین راه برای آگاهی، کتاب چاپی بود و افراد و جامعهها را میتوانست بر اساس مطالعهی کتاب دستهبندی کرد، امروزه باید با نگاهی حسابشدهتر به تغییرات اندیشید، و اختصاصاً به حجم مصرف محتوای صوتی، تصویری و ویدئویی آنلاین نیز توجه ویژه داشت. دستیابی به تصویر روشنی از این تغییرِ مرجعیتِ کتاب، قطعاً به پژوهش و مطالعهی علمی نیازمند است؛ اما اشاره به یک نکته ضروریست که حجم قابل توجهی از این مصرف محتوای آنلاین به شبکههای اجتماعیای مانند اینستاگرام محدود میشود و نه به طور مثال وبگاههای علمی و پژوهشی.
به عنوان یک فعال حوزه کتاب، به نظر شما راهکار گسترش فرهنگ کتابخوانی در یک منطقه چیست؟
به گمانم فرهنگ پدیدهای نیست که بتوان آن را در چشمبرهمزدنی اصلاح یا مهندسی کرد. فرهنگ پدیدهایست پویا و جاری. بر همین اساس به گمانم در جایگاه سیاستگذار، مهمترین کوششی که در مسیر افزایش تعامل شهروندان با کتاب میتوان داشت این است که، امکان تنفسِ فرهنگی بر مدار کتاب را در سطح استان گسترش دهیم. به طور مثال با حمایت از نشستهای ادبی میتوان باعث افزایش تعاملات اهالی کتاب شد و در بلندمدت به همین واسطه احتمال خلق و تقاضای کتاب را بالا برد.
از شاعران و نویسندگان البرزی، آثار چه کسی را بیشتر میپسندید؟
از بین شاعران البرزی باید به اشعار برادرم محمد علینوری و همچنین سحر محمدی، ساجد فضلزاده، سعید مختاری و ابوذر خدایی اشاره کنم، و در میان نویسندگان البرزی نیز قصد دارم تنها به نام حمیدرضا شکاری اشاره کنم.
یک کتاب برای مطالعه به مردم پیشنهاد دهید
مطالعهی کتاب مورد نظر به گمانم باید برای همگان تجربهی لذتبخشی را فراهم کند. به همین خاطر کتاب «سرگذشت فلسفه» اثر برایان مگی که توسط نشر نی منتشر شده است را پیشنهاد میکنم.
و سخن آخر
در نهایت اهمیتی ندارد که از طریق کتاب به لایههای عمیق وجود خویش دست پیدا کنیم و یا کشف و مکاشفهی درونی، سفر، گفتوگو، اندیشیدن و هر مسیر دیگری. به قول حافظِ عزیز «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد». نکتهای که اهمیت بالایی دارد این است که هر فرد با هر راهی که پیش گرفته است در نهایت از خود چهگونه انسانی ساخته است.