ساده زیستی مادر شهیدان برزگر الگویی برای مسئولان/ حق الناس رعایت شود

روتیتر: مادر سه شهید به همراه خانواده اش تنها ساکنان روستای روغنوئیه در نزدیکی شهر ماهان هستند و در اوج سادگی روزگار می گذرانند.
به گزارش روتیتر: حکایت خانوادههای شهدا حکایت غریبی ست، مادران و پدرانی که مهمترین دارایی خود را تقدیم انقلاب کردند و حالا هیچ انتظاری ندارند به جز رسیدن کشور به آرمانهای که شهدا برای رسیدن به آنها خونشان را فدا کردند.
در این میان خانوادههایی هستند که چندین شهید را تقدیم انقلاب کردهاند و از جمله آنها خانواده برزگر در روستای روغنوئیه در نزدیکی شهر ماهان است. شهدای که کمتر شناخته شدهاند و روش و منش زندگی پدر و مادرشان در سالهای اخیر نام آنها را بر سر زبانها انداخته است. تنها چیزی که در خصوص زندگی این شهیدان میتوان گفت تأثیر نان حلال بر زندگی این شهدا است، پدر و مادر کشاورزی که در اوج سادگی با کشاورز یو دامداری روزگار میگذرانند و هیچ چیز توقع ندارند و حتی از مقرری شهیدانشان هم گذشتند.
بعد از پلیس راه ماهان جادهای فرعی قرار دارد که کم عرض و خاکی ست و ما را راهی روستایی میکند که تنها ساکنانش خانواده سه شهید بزرگوار دفاع مقدس هستند.
کمتر از ۲۰ دقیقه طول میکشد که روستا از دور نمایان میشود، روستا در کنار کوه قرار گرفته و معدود از خانههای مسکونی روستا در دل کوه کنده شده است.
شعبان و کبری از بعد از انقلاب در یکی از روستاهای محروم استان کرمان ساکن هستند این روستاها در سرشماری سال ۸۵ هفده خانوار سکنه داشته است حالا تنها ساکنانش خانواده شهیدان اکبر برزگر، شهید حسین برزگر و شهید علی برزگر هستند.
مادری که در کنار فرزندان شهیدش ماند
پا که به روستا بگذارید صفا و صمیمیت موج میزند در کنار طبیعت بکر و زیبای روغنوئیه تابلویی کاشی کاری شده از عکس سه شهید چهره روستا را عوض کرده است و همین سه شهید هستند که کبری قاشق تراش را پای بند ماندن در این روستا کرده است.

خانهاش همان خانهای است که ۱۰ فرزندش را در آن به دنیا آورده و پرورش داده است، فرزندانی که هر کدام مایه فخر استان کرمان شدهاند.
سه پسرش را تقدیم انقلاب کرده است و همچنان پا به رکاب انقلاب ایستاده است، مسئولان دولتی هر از چند گاهی به خصوص در هفته دفاع مقدس سری به این خانواده شهید میزنند.
کبری قاشق تراش بعد از فوت همسرش همچنان در روستا مانده است و دلیل اصلی ماندنش هم خاطرات پسرانش است و نمیخواهد آنها را تنها بگذارد
تا سال ۹۵ این روستا حتی از داشتن برق هم محروم بود و برق روستا با یک توربین آبی تأمین میشد اما حالا با اصرار مسئولان یک نیروگاه برق خورشیدی کوچک در روغنوئیه نصب شده است.
مادر شهیدان برزگر زنی سالخورده است که حدود ۸۴ سال سن دارد، کبری قاشق تراش بعد از فوت همسرش همچنان در روستا مانده است و دلیل اصلی ماندنش هم خاطرات پسرانش است و نمیخواهد آنها را تنها بگذارد.
قدش خمیده است و عصایی چوبی به دست دارد، عکس شهدای و مقام معظم رهبری و امام راحل، شهید سردار سلیمانی و شهید حججی را به دیوار خانه پر صفا و ساده اش نصب کرده است و عکس شهیدانش نیز در گوشه گوشه خانه دیده میشود.
تنها درخواست مادر شهید: مسئولان ساده زیست و خدمتگذار باشند
میگوید که ۱۰ فرزند دارد که ۹ نفر از آنها پسر هستند، به فرزندانش افتخار میکند و وقتی نام شهیدانش را میبرد بغض میکند.
مادر شهید میگوید: فرزندانم را مطابق با سیره اهل بیت (ع) تربیت کردم و تنها چیزی که مد نظرم است رضای خداوند است و در این مسیر فرزندانم خون خود را تقدیم انقلاب و ولایت کردند و از مردم و مسئولان هم میخواهم آرمانهای شهدا را مدنظر قرار دهند و تلاش کنند در همه امور فقز دستورات اسلام اجرا شود.
وی در خصوص ساده زیستی خود نیز گفت: فرزندانم برای عدالت و ساده زیستی و عدالت خواهی شهید شدند در استان کرمان مناطق محروم زیادی است از مسئولان میخواهم اعتبارات و طرحها را در مناطق محروم اجرا کنند در روستای ما همه چیز مطابق با ساده زیستی است و مسئولان سراغ مناطق محروم بروند.

وی گفت: در زمان حیات همسرم میخواستند جاده منتهی به روستا را آسفالت کنند اما همسرم اجازه نداد و از آنها خواست به مناطق محرومتر رسیدگی کنند.
در روستای ما همه چیز مطابق با ساده زیستی است و مسئولان سراغ مناطق محروم بروند
نکته دیگر اینکه این خانواده حتی از پذیرش مقرری که بنیاد شهید به خانواده شهید اختصاص میدهند نیز خودداری کرده است و مادر شهیدان برزگر میگوید: مگر فرزندان من برای این مقرری شهید شدند هدف فرزندان من بسیار با ارزش بود.
وی از مسئولان خواست به فکر مردم و ساده زیست باشند و به بودجه و امکانات دولتی به عنوان یک امانت نگاه کنند که باید برای مردم و توسعه کشور هزینه شود.
اکبرم غواص بود و در عملیات والفجر ۸ مانند مولایش شهید شد
وقتی یاد پسرانش میافتد میگوید: وقتی از جبهه بر میگشتند با وجود اینکه امکان مالی داشتند اما لباسهای خود را وصله میزدند و اعتقاد داشتند وقتی حضرت علی لباسهای خود را وصله میزد و ساده زیست بود ما هم باید چنین باشیم. حالا تمام اعضای خانواده ما چنین فکر میکنند.
وی میگوید: نمیتوانم از این روستا بروم چون همه چیز اینجا من را یاد فرزندان شهیدم میاندازد و احساس میکنم در کنار هم هستیم.
از مسئولان میخواهد به فکر مردم و ساده زیست باشند و به بودجه و امکانات دولتی به عنوان یک امانت نگاه کنند که باید برای مردم و توسعه کشور هزینه شود
وی ادامه داد: اکبرم غواص بود و در عملیات والفجر ۸ از ناحیه گردن زخمی و شهید شد، بعد از شهادتش او را در معراج شهدای کرمان دیدم و مثل این بود که میخندند من هم خوشحالم که فرزندم به آرزویش رسید و به مولایش امام حسین (ع) رسید.
وی گفت: بعد از اکبر، علی و حسین هم شهید شدند و حتی پیکر حسین به خانه باز گردانده نشد او هم آرزو داشت که شهید شود و پیکرش پیدا نشود من هم راضی به رضای خدا هستم و فقط از مردم میخواهم مراقب حرمت خون شهدا و آرمانهایشان باشند.
وی حفظ حجاب، رعایت حق الناس و خدمت به مردم را از خواستههایش از مردم دانست و گفت: ما فقط از مردم و مسئولان میخواهیم پیرو ولی فقیه باشند و آرمانهای انقلاب را فراموش نکنند.