چرا راهپیماییهای بزرگ مردمی «درس عقلانیت به مسئولان» بود؟

روتیتر: حضور گسترده و غیرمنتظره مردم در راهپیماییهای چند روز اخیر درس عقلانیت مهمی به مسئولان بود. مردم علیرغم نگرانیها و گلایهها و اعتراضهای جدی به مسئولان نشان دادند که چگونه هم صادقند، هم زمانشناسند و هم اولویتها را تشخیص میدهند.
به گزارش روتیتربه نقل از تسنیم، مردم تهران عصر امروز یکی از باشکوهترین تجمعات پایتخت را با عنوان “حمایت از امنیت و اقتدار ایران” در میدان انقلاب برگزار کردند. این تجمع در جواب آشوبهایی بود که طی روزهای گذشته برخی از اغتشاشگران و اشرار در جریان اعتراضات مردمی به تصمیم دولت مبنی بر سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین بوجود آوردند.
با اعلام غیرمنتظره تصمیم دولت در شب ۲۵ آبان ماه، مردم ایران با شوک بزرگی مواجه شدند و برخی از مردم در اعتراض به این تصیمم دولت به خیابانها آمدند. اما از همان ساعات اولیه این اعتراضات با نفوذ اشرار و اغتشاشگران، کشور به آشوب کشیده شد.
اندکی پس از مقابله نهادهای انتظامی و امنیتی با این آشوبها، تجمعات و راهپیماییهای بزرگی در شهرهای مختلف برپا شد. باز هم همان مردم معترض به میدان آمده بودند اما این بار برای جدا کردن صف خود از آشوبگران.
قاطبه مردم در این تجمعات اعلام کردند که اگرچه به تصمیمات اخیر و عملکرد مسئولان -خصوصا دولتمردان معترضاند- ولی حاضر نیستند این اعتراض خود را با کسانی که قصد به آشوب کشیدن کشور را دارند، تقسیم کنند.
این تجمعات در شهرهای مختلف، نهایتا به راهپیمایی بزرگ امروز مردم تهران ختم شد. صدها هزار نفر از مردم پایتخت در حمایت از امنیت و اقتدار ایران به میدان آمدند و نمایش دقیقی از «عقلانیت سیاسی» را به نمایش گذاشتند.
این عقلانیت سیاسی همان مولفه ای بود که اگر مسئولان خود را به آن ملتزم میکردند، شاید کار به این اغتشاشات و اعتراضات نمی کشید تا ظرفیت کشور را چند رو معطل کند و اینهمه خسارت به بار آورد.
مردم ایران در تجمعات این چند روز نشان دادند که علی رغم شیوه و مرام برخی مسئولان، به اولویتهای سیاسی کشور اهمیت میدهند و به آن واقفند.
قابل کتمان نیست که امروز کشور و مردم با مشکلات عدیده خصوصاً در حوزههای معیشتی مواجهاند که نمونه آخر آن -که به اعتراض طیفی وسیعی از جامعه را هم در پی داشت- همین مسئله افزایش قیمت بنزین بود.
بیکاری، گرانی، مشکلات متعدد در مواجهه با نهادهای عمومی مثل شهرداریها و بیمارستانها و… را هم که به اینها اضافه کنید، متوجه خواهیم شد که مردم در موقعیت های مختلف با چه وضعیتی روبرو هستند اما علی رغم همه این مشکلات، وقتی اعتراضات آنها توسط اوباش و آشوب گران در مسیر ایجاد بحران عمومی قرار میگیرد، مسیر خود را جدا کرده و با همه اعتراض و گلایه ای که دارند، برای دفاع از اصل نظام و رهبری و آرامش و امنیت کشور به خیابان میآیند.
** صداقت
سهمیه بندی بنزین در حالی یک شبه صورت گرفت که نه تنها پیش از آن هیچ کدام از دولتمردان، هیچ اطلاعات و توضیحی به مردم نداده و تلاشی برای اقناع جامعه نکرده بدند، بلکه دو سه روز پیش از آن نیز برخی مسئولان -نظیر سخنگوی دولت و وزیر نفت- صراحتاً در سخنرانیها و یا مصاحبههای خود، به مردم اطمیمنان داده بودند که هیچ تصمیمی در این باره گرفته نشده است. نهایتا وقتی این اتفاق –علی رغم قول های داده شده اجرایی شد، مردم متوجه بی صداقتی مسئولان شدند و شاید یکی از دلایل اعتراضات و دلخوریها هم همین عدم صداقت باشد.
با همه این بی صداقتیهایی که مردم از دولتمردان خود مشاهده کردند،اما باز هم مردم صادقانه برای تحقق یک امر مهمتر به میدان آمدند. این صداقت وقتی بیشتر خودش را نشان میدهدت که خواستهها، شعارها و دستنوشته هایی که مردم در این تجمعات با خود حمل کردند، ببینیم. این خواستهها گواهی میداد که مردم بدون عقل و از سر احساس صرف دست به چنین کاری نمی زنند، آنها اعتراضات و گلایه هایشان را هم با خود به خیابان آورده بودند تا شاید وقتی مسئولی تصاویر حضور آنها را دید، شرمندگی این حضور موجب تغییر در برخی رفتارهایش شود.
** زمان شناسی
اگرچه بسیاری معتقدند که افزایش قیمت بنزین مسئلهای ناگزیر است و می بایست صورت می گرفت، ولی دولتمردان با زمان نشناسی و اقدام بی موقع موجب شدند تا این اقدام ناگزیر به بدترین شکل ممکن اجرا شود.
این زمان نشناسی را از دو بعد می توان بررسی کرد:
اول اینکه دولت می بایست طبق قانون و زمان بندی که برایش در نظر گرفته شده بود، از سالها قبل و به شکل پلکانی این افزایش را صورت می داد تا اینطور با اجرای دفعی، موجب فوران خشم و ناراحتی نشود.
دوم، دولت زمانی دست به اجرای این کار زد که کشور از لحاظ مختلف چندان آماده نبود و نه تنها آماده نبود که همین دولتمردان در بالاترین سطوح، حتی پیش از اجرای این طرح، فضای کشور را تا حد زیادی ملتهب کرده بودند که برای نمونه می توان به سخنرانیهای یک ماه اخیر رئیس جمهور در استان هایی نظیر کرمان و یزد اشاره کرد.
این مولفه ها را وقتی در کنار هم بگذاریم می توان فهمید که مردم ایران در خلال تجمعات در شهرهای مختلف، علی رغم همه مشکلاتی و اعتراضاتی که به دولت دارند، چطور به مسئولان خود درس عقلانیت می دهند و در مقابل هم انتظار دارند تا آنها نیز همین رویه را در پیش بگیرند؛ انتظاری که البته چندان نمیتوان به تحقق آن خوش بین بود.