توهمی به نام «احیای عثمانی»
روتیتر:دلایل گوناگونی که عمدهترین آن، فقدان برنامههای سرگرمی در شبکههای گسترده سیمای جمهوریاسلامیایران است، برنامههای ماهوارهای و خصوصا چند شبکه تلویزیونی که سریالهای ترکیهای را با مضمون تاریخی نمایش میدهد جاذبهای بیش از اندازه پیدا کرده است.
به گزارش پایگاه خبری وتحلیلی روتیتر ، غلامعلی ریاحی با این مقدمه در ادامه یادداشت خود در روزنامه شرق مینویسد: دولت ترکیه با یک برنامه عظمتطلبانه تلاش فراوان دارد که از پنجقرن حاکمیت امپراتوری عثمانی چهره درخشانی ارایه دهد و در این راستا برنامهسازان فرهنگی ابایی ندارند که هرجا لازم باشد دست به تحریف تاریخی هم بزنند. سلطه حاکمان ترک از ١۴۵٣م بر قسمتهای زیادی از اروپایشرقی و سرزمین فعلی ترکیه که شمال آفریقا و سرزمینهای فعلی سوریه، لبنان، عراق، اردن و عربستانسعودی تا انتهای یمن را شامل میشد عملا ارتباط زمینی کشورمان با ملل متمدن نظیر فرانسه، انگلستان، آلمان و ایتالیا را قطع کرد و باعث شد برای پنجقرن از قافله تمدن بازبمانیم.
در دهه ١٩٢٠ پس از اتمام جنگ جهانی اول و تولد جمهوری جدید ترکیه بهجای امپراتوری عثمانی به رهبری کمال آتاتورک، روابط صمیمانه حسنهمجواری بین ایران و ترکیه شکل گرفت و مرزهای مشترک که بهطور عمده با درایت میرزاتقیخان امیرکبیر در قرارداد ارزروم برقرار شده بود بار دیگر به رسمیت شناخته شد و میتوان ادعا کرد که سرسلسلهدودمان پهلوی، دولت نوین ترکیه را سرمشق مدرنیته، تجدد، نوسازی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار داد… .
تجاوزطلبیهای امپراتوری عثمانی و معارضات جنگی بین آنان و دولت صفویه زخمهای عمیقی بر پیکره تاریخی ایران وارد کرده است بهطوری که یک دوره سلطانسلیم، امپراتوری عثمانی با شکستدادن صفویه، تبریز را تصرف و آن را بهنوعی پایتخت خود اعلام کرد. در سریالهای ترک از حاکمان عثمانی در مجموع چهرهای انسانی و نیک نشان داده و شیوه حکمرانی آنان توجیه میشود و نوع خوراک، پوشاک، آرایش کاخها و باغات، بسیار متمدنانه جلوه میکند. در مقابل وقتی موضوع فرار یکی از فرزندان امپراتوری و پناهآوردن او به دولت وقت صفویه مطرح میشود متاسفانه از نظر اخلاقی، پادشاه عجم بسیار پیمانشکن، پست و پولپرست جلوهگری میکند و آرایش و ساماندهی کاخ حکمرانی پادشاه ایران نیز در مقایسه با کاخهای امپراتور عثمانی بسیار ابتدایی و محقر است. این قسمت از سریال، توهین آشکار به یکی از عالیترین خصلتهای ایرانی و سیاهنمایی در مورد سلسلهای از حکمرانان گذشته این مرزوبوم است که پس از فروپاشی ناشی از ایلغار مغول توانست یکی از درخشانترین ادوار تاریخی را رقم بزند و همین سلسله صفوی است که تجدیدحیات شیعه را باعث شد، چون در تاریخ اسلام فقط چندسال در دوره حاکمیت و قدرتیابی آلبویه، مذهب شیعه رشد و نمو مختصری داشت و این سلاطین صفوی بودند که با رسمیکردن مذهب شیعه، موجب فراگیری آن در سراسر کشور شدند و ظهور عالمان بزرگ، ناشر و مفسر اعتقادات شیعی نظیر علامه مجلسی، میرداماد، شیخبهایی و ساخت ابنیه غرورانگیز تاریخی از جمله مساجد «شاه» و «شیخلطفالله» و پایهریزی یک سلوک و همزیستی تاریخی با ادیان و مذاهب دیگر نظیر مسیحیان، بهترین شاهد این مدعاست. بنابراین جا دارد برنامهریزان فرهنگی کشور خصوصا سازمان میراث فرهنگی و سیمای جمهوریاسلامیایران و وزارت ارشاد در قبال اینگونه برنامهها که باعث بدنامی گذشته تاریخی این کشور میشود واکنش مناسب نشان دهند. مولفههای تاریخ تمدن ایران آنقدر غنی و پربار است که اگر اراده و روشنبینی لازم باشد و تنگنظریها کنار گذاشته شود، قادر است برنامههای بزککرده خارجی را تحتالشعاع قرار دهد.